تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست |
تعبیر رفت یار سفر کرده می رسد
ای کاج هرچه زودتر از در درآمدی |
یا رب آن نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از شر حسود چمنش |
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
كاين سر پرهوس شود خاك در سراي تو |
وای از آن روزی که از من چشم هایت را بگیری
بی نگاه تو،دلم می ماند ودیوارهایش |
شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز هر که دل بردن او دید و در انکار منست |
تا دم،غزل پشت غزل،می نوشمت
ای شراب سبز!ای شعر،ای شکر در شوکران! |
نرســد دسـت من ســوخته بـر دامن یـــار
چه توان کرد که در عشوه و ناز است هنوز |
ز دست دیده و دل هردو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد |
دلـنِشان شد سُخنم تا تـو قبولش کردی
آری آری سخـن ِعـشــق نشـانی دارد |
اکنون ساعت 10:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)