مروت گرچه نامی بی نشان است
نیازی عرضه کن بر نازنینی ا |
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح ك |
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره ز که پرسی چون روی گر باشی؟ ل |
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
وز پی دیدن او دادن جان کار من است گ |
گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر
بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر ق |
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی ت |
تا بهکی در پرده دارم آه بیتأثیر را
از وداع آرزو پر میدهم این تیر را ف |
فغان کین لولیان شوخ شیرین کار شهر آشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را م |
مرو چو بخت من ای چشم مست یار بخواب
که در پی است ز هر سویت آه بیداری ب |
بسکه دارد برق تیغت درگذشتنها شتاب
رنگ نخجیر تو میگردد ز پهلویکباب ر |
اکنون ساعت 11:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)