![]() |
خدایا خدایا چرا از من او را گرفتی که ماتم بگیرم من این سوی دنیا تو آن سوی دنیا چرا درد خود کم بگیرم ز روزی که رفته ز پیشم او نامه ننوشته ز خاطر مگر برده او از دل یاد بگذشته دریغا گذشته گذشته خدایا همه هستی ام را گرفتی همه هستی ام را تو یکجا گرفتی اگر روزی از این قفس پر بگیرم روم سر به پایش نهم تا بمیرم و یا زندگی را من از سر بگیرم |
موی سفیدو توی آینه دیدم آهی بلند از ته دل کشیدم تا زیر لب شکوه رو کردم آغاز عقل هیم زد که خودت رو نباز عشق باید پا در میونی کنه تا آدم احساس جوونی کنه رفته بودم تا مثل یک کبوتر باز کنم تو آسمون بال و پر دیدم که شوقی ندارم به پرواز عقل هیم زد که خودت رو نباز رفتم که با شادیا سازش کنم گل های گلدونو نوازش کنم از دل بی حوصله غمگین شدم تشنه ی دلداری و تسکین شدم |
|
شبی با خیال تو
شبی با خیال تو هم خونه شد دل نبودی ندیدی چه ویرونه شد دل نبودی ندیدی پریشونیامو فقط باد و بارون شنیدن صدامو غمت سرد و وحشی به ویرونه می زد دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد نه مرد قلندر نه آتش پرستم فقط با خیالت شبا مست مستم الهی سحر پشت کوها بمیره خدا این شبا رو از عاشق نگیره نه یک شب که هر شب دلم بی قراره می خواد مثل بارون بباره بباره شب مرد تنها پر از یاد یاره پر از گریه تلخ بی اختیاره شب مرد تنها شب بی تو مردن شب غربت و دل به مستی سپردن شبای جوونی چه بی اعتباره همش بی قراری همش انتظاره |
اگر مانده بودی...
اگر مانده بودی تو را تا به عرش خدا میرساندم اگر مانده بودی تو را تا دل قصه ها می کشاندم اگر با تو بودم به شب های غربت که تنها نبودم اگر مانده بودی ز تو مینوشتم تو را می سرودم مانده بودی اگر نازنینم زندگی رنگ بوی دگر داشت این شب سرد و غمگین غربت با وجود تو رنگ سحر داشت با تو این مرغک پر شکسته مانده بودی اگر بال و پر داشت با تو بیمی نبودش ز طوفان مانده بودی اگر همسفر داشت هستی ام را به آتش کشیدی سوختم من ندیدی ندیدی مرگ دل آرزویت اگر بود مانده بودی اگر میشندی با تو دریا پر از دیدنی بود شب ستاره گلی چیدنی بود خاک تن شسته در موج باران در کنار تو بوسیدنی بود بعد تو خشم دریا و ساحل بعد تو پای من مانده در گل مانده بودی اگر موج دریا تا ابد هم پر از دیدنی بود با تو و عشق تو زنده بودم بعد تو من خودم هم نبودم بهترین شعر هستی را با تو مانده بودی اگر می سرودم ... مانده بودی اگر نازنینم زندگی رنگ و بوی دگر داشت این شب سرد و غمگین غربت با جود تو رنگ سحر داشت ... .. . |
کاشکی
کاشکی ای تنها امید زندگی می توانستم فراموشت کنم....
یا شدی چون آتش سوزان دل،در مهیب سینه خاموشت کنم.... کاشکی هرگز نمی دیدم ترا ، فارغ از اندیشه ی هجران وصل زندگی به عشقت از سر می گرفت ،در دلم آتش نمی زد آن نگاه... کاشکی از باغ خوش رویای تو، دفتر اندیشه ام پر می گرفت کاشکی آن شب در گلستان خیال ای گل زیبا نمی چیدم تو را تا بسوزم در منزل آرزو... ای کاش نمی دیدم تو را...... |
نمبخشمت |
ترانه خونه
دانلود ترانه خونه - علی لهراسبی
تو هر جایی که باشی خونه اونجاست بذار یک لحظه این رویای من شه برای دیدنت سقفی ندارم بذار این چنتا دیوارم نباشه توی این خونه یک آرامشی هست که من حس می کنم با هر دومونه همونی که شب از هر جای دنیا منو میتونه برگردونه خونه من از این خونه هر جایی که میرم نمی تونم تو رو یادم نیارم چقد خوبه دلت آشوبه بی من , من این دلشوره ها رو دوست دارم دلتنگ بودم برا خونه .. رفتنم اما کنسل شد . الکی الکی ! حالا با حس پریدنی که توی وجودمه و دیواری که رو به روم , چیکار کنم ..؟ یه پرنده م پرنده ای که هر آن رهاش کنی , می پره .. به موندنم اعتباری نیست ... . . . غزل |
نقل قول:
غزل عزیزم ..منم از این موضوع ناراحت شدم...خوشحالی و غم هات ، خوشحالی و غم های منم هست |
از بادها سِِوال کن |
اکنون ساعت 05:02 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)