دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار فداکار چه کرد |
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد |
در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مه تابان به در آیی |
یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست |
تا غنچه خندانت دوات به که خواهد داد
ای شاخه گل رعنا از بهر که می رویی |
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی |
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد |
در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش
حافظ قرابه کش شد و مفتی پیاله نوش |
شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست تاج خورشید بلندش خاک نعل مرکب است |
تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزند
با صبا گفت و شنودم سحری نیست که نیست |
اکنون ساعت 08:22 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)