بر خاک بخواب نازنین تختی نیست
آواره شدن حکایت سختی نیست از پاکی اشکهای خود فهمیدم لبخند همیشه راز خوشبختی نیست |
تا خنده گیرد از تک آن لنگ برق را
و اندر شفاعت آید آن رعد خوش خطاب |
به کوی میکده یارب سحر چه مشغله بود
که جوش شاهدو ساقی و شمع و مشعله بود |
در بن دریا به تک آب تلخ
در طلب گوهر رعنا خوشست |
تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شدقسم به شب نمیدانم |
مرغ دلم باز پریدن گرفت
طوطی جان قند چریدن گرفت |
تا سایه ی مبارکت افتاد بر سرم
دولت غلام من شدواقبال چاکرم |
مرا در سایه ات ای کعبه جان
به هر مسجد ز خورشیدست محراب |
بوی خوش تو هر که زباد صبا شنید
از یار آشنا سخن اشنا شنید |
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم چون صبا تن بیمارو دل بی طاقت به هواداری آن سرو خرامان بروم |
اکنون ساعت 09:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)