تو را من چشم در راهم
شبا هنگام که می گيرند در شاخ تلاجن سايه ها رنگ سياهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهمتو را من چشم در راهم تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا، كه دلت با دگران است ( ت بده ) |
تا به کجا می برد این دل مرا ,سوی فنا می برد این دل مرا بین که چه سان جانب دشت جنون ,بی سر و پا می برد این دل مرا از حرم خاصه ی اسرارخویش, تا به صبا می برد این دل مرا مطرب چنگی به مقامات وصل ,کرده ندا می برد این دل مرا در طلب حضرت سلطان عشق, تحت لوا می برد این دل مرا فاش و عیان گفت سخن بیقرار, سوی فنا می برد این دل مرا |
از دیده خون دل همه بر روی ما رود
بر روی ما ز دیده چه گویم چه ها رود |
دلی دارم در آتش خانه کرده میان شعله ها کاشانه کرده دلی دارم که از شوق وصالت وجودم را زغم ویرانه کرده |
آقا سلام این شعری که من می نویسم تک بیت هستش ولی آخرشه به علی البته باید تافلتو در زبان کردی با نمره خوب گرفته باشی تا اصن بتونی بخونیش به علی این یک بیت از یک ترانه فولکلور کردی هستش که نسل اندر نسل و سینه به سینه از میلیون ها سال پیش از اجدادمون به ما رسیده پس در حفظ و پاکیزگی آن بکوشید حالا خود شعر:
هاوار میم گرجی***سخمه ی نارنجی |
یاد باد آن که صبوحی زده بر مجلس انس
جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود |
دل به رغبت می سپارد جان بچشم مست یار
گر چه هشیاران ندادند اختیار خود مگس |
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند |
تو چقدر "د" میدی حامد خان این همه "د" از کجا بیارم برای تو :D
دهانت را می بويند مبادا كه گفته باشی دوستت میدارم . دلت را می بويند روزگار غريبی است، نازنين . و عشق را كنار تيرك راهبند تازيانه میزنند . عشق را در پستوی خانه نهان بايد كرد (شاملو) |
دردی است غیر مردن ان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دواکن؟ در خواب دوش پیری درکوی عشق دیدم با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن |
اکنون ساعت 01:11 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)