![]() |
زمستان فاصله
دلم از مهر او تار عشق می بافد از شوق دیدارش شعر خواهم آویخت مهربانترین نگاهش را بر دیوار دل گرمترین کلامش را بر گوش جان تا در زمستان فاصله کور نماند اجاق خاطره |
زندگی
صبوری شب به پایان می رسد در طلوع خورشید تا پُر شود پیاله ی نرگس از صبح و دل من از زندگی |
سبد آفتابگردان
خورشید از پس ابرها سبد خالی آفتابگردان را می نگرد که در انتظار فردا دل به رؤیای آفتاب سپرده است |
سر به هوا
غافلگیر عشق سر به هوا می شود با نگاهی به بی قراری دریا و من آن روز دیدم که چگونه قلب دخترک لیلی می تپید در میان گیسوان بید مجنون |
سرنوشت
هر کجا اراده ی سترگ تند باد حادثه را می گیرد به هیچ و سری را سودای عشق را می آزماید تا دم تیغ من صدای تیر آرش را به شب می شنوم که می رود بر بال باد تا سراپرده ی نور ولی همواره در طنین ندایی دیرینه می پرسم از خویش آیا قرابتی هست ما را با قاصدک که چون او شناوریم در مسیر سرنوشت |
|
سوسو
افسوسی نیست که چرا ستاره ی خوشبختی از دور سوسویی زد در ناپایداری یک شب کوتاه که من خاطره اش را چون فانوس خیالی بر سقف شبهای دگر آویخته ام |
|
شاعر
روح شاعر جهان را زیر و رو می کند درون بوته ای خار یا که گلی و می جوید شور خود را درون ریگزار یا چمنی و در خلوت بی چرای خویش می گردد پی تغافل پرنده ها تا بسراید لحظه های تغزل را بر صمیمیت شاخه های کاج |
دلاویز |
اکنون ساعت 09:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)