سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
و کاش ندانی تمام این سال ها مرگبارترین فصلها پاییز بوده است که بعد از تو رو به جاده ی شمال که میروم نه عطرِ دریا سرشار ترم میکند نه بوییدن ساقههای برنج عاشق ترم نه اندوهِ پر ابهتِ سبزِ جنگل ، شاعر ترم.. نیکی فیروزکوهی |
سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
محبوبم تو باید باشی ! بگذار بگویند ما دیوانه ایم بگذار بگوئیم که میگویند ما دیوانه ایم محبوبم از عشق میشود سر سام گرفت ... سر سا ا ا ا ا ا ام محبوبم برای نبودن همیشه وقت هست من زندگی را در چشمان تو دیده ام نگذار به اسم عشق ما را به تختِ مرگ ببندند بگذار برای یکبار هم که شده با دل خوش از این دنیا سیر شویم محبوبم بگذار شیفته بمانیم بگذار شیفته بمیریم... نیکی فیروزکوهی |
سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
خودم به خودم زنگ میزنم پر از حرفهایی هستم که نگفته میفهمم پر از حرفهایی که حتی یک کلمهاش را ... خودم هم نمیفهمم بگو دیوانه است بگو پریشان بگو افسرده بگو بیکار علاف خودخور هر چه ... اصلا روانی بگو تنها کسی که این روز ها برایِ خودش وقت دارد کسی که صادقانه حتی خودش را هم نمیفهمد ( هر جا دیدی کسی با خودش حرف میزند ، دستش را بگیر، ببر به خانهاش ... شاید گم شده باشد) _:2: نیکی فیروزکوهی |
سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
شازده کوچولو : تو تازگیها از آسمون افتادی ؟ - نه من تازگیها به فکر آسمون افتادم شازده کوچولو : من یک سیاره داشتم - من هم یک ستاره داشتم شازده کوچولو :من از سیاره خودم افتادم - من هم از چشمِ ستاره ی خودم افتادم شازده کوچولو : من دوست دارم به سیاره ی خودم بر گردم - من هم دوست دارم ستاره دوباره پیش من بر گرده شازده کوچولو با تعجب : "کسی که بره ، راه دوری نمیره" من با دردِ زیاد : تو دنیای ما اینجوریه ، کسی که راهش رو بگیره و بره ، دیگه بر نمیگرده ... ... ( تو ستارهها ، هم مرد هست ، هم زن ... یادت نره) نیکی فیروزکوهی |
سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
سلام مردِ باورهای خوب کاش بیدار میشدی و میدیدی زندگی سبز نیست خانه هامان سبز نیست خندهها واقعی نیست بینِ آدم ها فاصله روییده چیزی به اسم محبت نیست بیدار شو مردِ کلامِ خوب و فقط یکبارِ دیگر بگو سبز ، سبز ، سبز.. نیکی فیروزکوهی |
سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
دلشوره دارم بودنت عجیب شبیهِ نبودن شده عجیب تر اینکه ، نبودنت برایِ من برایِ خودت برایِ این خانه عادت شده و دستهایِ پر از مهری که جایشان در خالیِ دستهایِ من بود حالا در جیبِ خیالهایِ من قایم شده دلشوره دارم عاشقانههای ما مثل هذیان مثل همهمه در شب مثل تب مثل یک خوابِ بد تلخ شده عشقِ تو پیش چشمانِ من سیاهِ سیاه، مثلِ رنگ مرگ شده و من مثل دیوانه ها فقط دلشوره دارم نیکی فیروزکوهی |
سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
هیچ چیز نداشته باشم جز لحظه ای تنها یک لحظه که بالای صخرهای بلند رو به آسمان رو به دریا رو به خدا بایستم و فریاد بزنم های آبیِ آسمان های وسعتِ دریا هایِ حضورِ همیشگیِ قلبهای خسته های خورشید های روشنایی های روزهای پر رویا پس سهمِ من کو؟؟؟ نیکی فیروزکوهی |
سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
خوب میدانم قاتلِ من خواهد گریست از نجابتِ پر شکوهِ عشقی که از دامنِ من بر دستهای او میچکد سر بر سینه ی بی زنده گیِ من بر پیچیدگیِ شب های بی عطرِ مویِ سیاهِ من خواهد گریست بر تک تک واژههایی که میشد شعر باشد و اشک شد بی هیچ آرزویی بر گونههای خسته ی قاتلی که بر دلباختگیِ شاعر چنان بی قرار چنان بی قرار گریست... نیکی فیروزکوهی |
سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
لبریزِ توام لبریزِ تو و غمگین لبریز تنها ترسیده و غمگین... ببین که کابوسِ نبودن با بودنِ یک آدم چه میکند... نیکی فیروزکوهی |
سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی
یک روز ، یک جایی ، ناگهان ، این اتفاق برایِ ما میافتد کتاب مان را میبندیم ، عینکمان را از چشم بر میداریم شمارهای را که گرفته ایم قطع میکنیم و گوشی را روی میز میگذاریم ماشین را کنار جاده پارک میکنیم و دستمان را از رویِ فرمان بر میداریم اشکهایمان را پاک میکنیم و خودمان را در آینه نگاه میکنیم همانطور که در خیابان راه میرویم همانطور که خرید میکنیم همانطور که دوش میگیریم ناگهان میایستیم میگذاریم دنیا برای چند لحظه بایستد و بعد همانطور که دوباره راه میرویم و خرید میکنیم و شماره میگیریم و رانندگی میکنیم و کتاب میخوانیم از خودمان سوال میکنیم واقعا از زندگی چه میخواهم؟؟؟ به احتمالِ قوی از آن روز به بعد اجازه نمیدهیم، هیچ کسی، هیچ حرفی، هیچ نگاهی ، زندگی را از ما پس بگیرد... نیکی فیروزکوهی |
اکنون ساعت 10:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)