پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   غمنامه (http://p30city.net/showthread.php?t=639)

SonBol 04-25-2008 11:20 AM

مهربانم ٬ ای خوب
یاد قلبت باشد ٬ یک نفر هست که این جا
بین آدمهایی ٬ که همه سرد و غریبند با تو
تک وتنها ٬ به تو می اندیشد
و کمی٬
دلش از دوری تو دلگیر است....
مهربانم٬ ای خوب
یاد قلبت باشد ٬ یک نفر هست که چشمش٬
به رهت دوخته بر در مانده
و شب و روزدعایش این است٬
زیر این سقف بلند٬ هر کجایی هستی٬به سلامت باشی
و دلت همواره٬محو شادی و تبسم باشد.....
مهربانم ٬ ای خوب
یاد قلبت باشد٬
یک نفر هست که دنیایش را٬
همه هستی و رویایش را٬ به شکوفایی احساس تو٬
پیوند زده
و دلش میخواهد لحظه ها را با تو به خدا بسپارد...
مهربانم٬ ای خوب
یک نفر هست که با تو
تک وتنها٬ با تو
پر اندیشه و شعر است و شعور
پر احساس و خیال است و سرور
مهربانم این بار٬ یاد قلبت باشد
یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است
و به یادت هر صبح٬گونه سبز اقاقی ها را
از ته قلب و دلش می بوسد
و دعا میکند این بار که تو
با دلی سبز و پر از آرامش٬ راهی خانه خورشید شوی
و پر از عاطفه و عشق و امید
به شب معجزه و آبی فردا برسی


SonBol 04-25-2008 11:30 AM

http://monirehmoulaee.persiangig.ir/...eblog/3174.jpg
اگر داغ رسم شقایق نبود
اگر دفتر خاطرات طراوت
پر از رد پای دقایق نبود
اگر ذهن آیینه خالی نبود
اگر عادت عابران بی خیالی نبود
اگر گوش سنگین این کوچه ها
فقط یک نفس می توانست
طنین عبوری نسیمانه را
به خاطر سپارد
اگر آسمان میتوانست یکریز
شبی چشمهای درشت تو را جای شبنم ببارد
اگر رد پای نگاه تو را
باد و باران
از این کوچه ها آب و جارو نمی کرد
اگر قلک کودکی لحظه ها را پس انداز می کرد
اگر آسمان سفره هفت رنگ دلش را
برای کسی باز می کرد
و میشد به رسم امانت
گلی را به دست زمین بسپریم
و از آسمان پس بگیریم
اگر خاک کافر نبود
و روی حقیقت نمی ریخت
اگر ساعت آسمان دور باطل نمی زد
اگر کوه ها کر نبودند
اگر آب ها تر نبودند
اگر باد می ایستاد
اگر حرف های دلم بی اگر بود
اگر فرصت چشم من بیشتر بود
اگر می توانستم از خاک
یک دسته دلبخند پر پر بچینم
تو را می توانستم ای دور
از دور
یک بار دیگر ببینم!
قیصر امین پور

SonBol 04-25-2008 11:31 AM

http://i16.tinypic.com/2eal934.jpg
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره خواب را
بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا انچنان که بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
قیصر امین پور

SonBol 04-25-2008 11:33 AM




دست عشق از دامن دل دور باد!

می توان آیا به دل دستور داد؟

می توان آیا به دریا حکم کرد


که دلت را یادی از ساحل مباد؟


موج را آیا توان فرمود: ایست!


باد را فرمود: باید ایستاد؟


آن که دستور زبان عشق را


بی گزاره در نهاد ما نهاد


خوب می دانست تیغ تیز را


در کف مستی نمی بایست داد


قیصر امین پور


SonBol 04-26-2008 10:20 PM

نام ترانه : "آفتابی‌"

راهی‌ نمونده‌ ، نازنین‌ ! باید به‌ دریا بزنیم‌ !
باید از این‌ خواب‌ِ بلند ، یه‌ پُل‌ به‌ رؤیا بزنیم‌ !
راهی‌ نمونده‌ نازنین‌ ! راه‌ِ ستاره‌ سَد شده‌ !
تو امتحان‌ِ سادگی‌ ، قلب‌ِ من‌ُ تو رَد شده‌ !
راهی‌ نمونده‌ باید از بغض‌ِ ترانه‌ بگذریم‌ !
غصه‌ نخور ! ما دوتا از سایه‌ها آفتابی‌تریم‌ !
راهی‌ نمونده‌ ، رفتنت‌ آخرِ قصه‌ی‌ منه‌ !
اما چراغ‌ِ یادِ تو ، تو شب‌ِ قصه‌ روشنه‌ !

خاتون‌ِ خط‌ خورده‌ی‌ من‌ ! نبض‌ِ غزل‌ رُ زنده‌ کن‌ !
دوباره‌ تو بازی‌ِ دل‌ ، بغض‌ِ من‌ُ برَنده‌ کن‌ !
خاتون‌ِ خط‌ خورده‌ی‌ من‌ ! اوج‌ِ صدای‌ من‌ کجاست‌ ؟
حروف‌ِ پاک‌ اسم‌ِ تو ، کجای‌ این‌ ترانه‌هاس‌ ؟
با هم‌ کلیدِ نقره‌ رُ تو کوچه‌ پیدا می‌کنیم‌ !
واژه‌ی‌ زنده‌گی‌ رُ با ترانه‌ معنا می‌کنیم‌ !
خاطره‌های‌ خفته‌ رُ دوباره‌ بیدار می‌کنیم‌ !
عشق‌ُ تو هر ترانه‌یی‌ صد دفه‌ تکرار می‌کنیم‌ !

هنوزم‌ نبض‌ِ غزل‌ نبض‌ِ قدمهای‌ منه‌ !
هنوزم‌ قلب‌ِ ترانه‌ توی‌ سینه‌م‌ می‌زنه‌ !
نازنین‌ ! خسته‌ نشو ! تو آینه‌ می‌رسیم‌ به‌ هم‌ ،
طپش‌ِ ترانه‌ها فاصله‌ها رُ می‌شکنه‌ !


يغما گلرويي

SonBol 08-16-2008 06:14 PM

ذوق شعرم را كجا بردي كه بعد از رفتنت
عشق و شعر و دفتر و خودكار آرامم نكرد......


SonBol 10-15-2008 12:52 PM

غم پنهان

تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری
همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری
تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی
غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری
شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ -
هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری
بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند
مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری
همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید
ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!
کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی
رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری...
چقدر منتظرت بودم !ببینمت کمی آسوده...
دوباره آمده ای اما؛ همان همیشه عزاداری!

SonBol 10-15-2008 12:59 PM

پايان ِ من

گفتی که پــَر بکش ، برو از آسمان من
باشـد ، قبـول ، کفتر ِ نا مهربان من
هر بار گفته ام که : تو را دوست دارمت
پـُر می شود از آتش ِعشقت دهان من
این جمله که برای بیانش به چشم تو
افتـاده است باز به لکنـت ، زبان من
آنقدر عاشقـم که تو عاشـق نبوده ای
دیگر رسیـده کارد ، بر این استـخوان من
نه ، شاهنامه نیست که تو پهلوان شوی
این یک تراژدی ست ـ غم ِداستان من
یک شب بیا و ضامن ِ من باش نازنین !
وقتی دخیـل ، بستـه به تو آهوان ِ من
دل بــرکن و به شهـرِ دل ِ من بیا عزیز!
زخـم زبان مردم ِ چشـمت ، به جان ِ من
باید که باز با تو خـدا حا فظـی کنـم
آخر رسیـده است به پایـان ، زمان من

SonBol 10-15-2008 12:59 PM

آن دم که با تو ام
ای آنکه زنده از نفس توست جان من
آن دم که با تو‌ام، همه عالم ازان من

آن دم که با توام، پُِرم از شعر و از شراب
می‌ریزد آبشار غزل از زبان من

آن دم که با توام، سبکم مثل ابرها
سیمرغ کی‌ رسد به بلندآسمان من

بنگر طلوع خنده‌ی خورشید بر لبم
زان روشنی که کاشتی ای باغبان من!

با تو سخن ز مهر تو گفتن چه حاجت است؟
خود خوانده‌ای به گوش من این، مهربان من

SonBol 10-15-2008 01:00 PM

بغض تازه
در من ترانه های قشنگی نشسته اند
انگار از نشستن ِ بیهوده خسته اند
انگا ر سالهای زیادی ست بی جهت
امید خود به این دل ِ دیوانه بسته اند
ازشور و مستی ِ پدران ِ گذ شته مان
حالا به من رسیده و در من نشسته اند ...
من باز گیج می شوم از موج واژه ها
این بغضهای تازه که در من شکسته اند
من گیج گیج گیج ، تورا شعر می پرم
اما تمام پنــــجره ها ی تــو بستـــه اند


اکنون ساعت 12:47 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)