یک لحظه نهان شود ز صورت آن چیز
یک لحظه ز لامکان زند بر صورت |
تاکی به تمنای وصال تو یگانه,
اشکم شود،از هر مژه چون سیل روانه |
هر که به ما می رسد به طریقی دل ما می شکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند بیگانه اگر می شکند حرفی نیست از دوست بپرسید که چرا می شکند |
در دایره مینا نقطه ی تسلیمیم
لطف انچه تو فرمایی ره آنکه تو بنمایی |
یا رب بوقت گل گنه بنده عفو کن
وین ماجرا به سرو لب جویبار ببخش |
شب تارک و سنگستان ومن مست
سبو از دست من افتاد ونشکست نکه دارنده اش نیکو نگه داشت وگرنه صد سبو نفتاده بشکست |
تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش وآسان بروم |
مرا هم راه و همراهست یارم
که روی او مرا ایمان و دین شد |
در نمازم خم ابرزی تو دریادآمد
حالتی رفت که محراب به فریادآمد |
در خرمن صد عاقل زاهد زند آتش
آن داغ كه ما بر دل ديوانه نهاديم |
اکنون ساعت 12:12 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)