چون بخت به تدبیر نکو نتوان کرد
بیفایده سعی و گفت و گو نتوان کرد ( ف ) |
فریاد میدارد رقیب از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را و |
واقف سرمد تا مدرسه عشق گشود
فرقیی مشکل چون عاشق و معشوق نبود ب |
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را گ |
گل سپیده به دامان خاک پژمرده ستاره ها همه امواج تیرگی برده ل |
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گناه موسوس شد ی |
یوسف پرده نشین!بی تو ،زلیخا صفتان
شبی از حسرت پنهان شدنت می میرند م |
مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق
گرت مدام میسر شود زهی توفیق ر |
رفت و نرفته نکهت گیسوی او هنوز
غرق گل است بسترم از بوی او هنوز دوران شب ز بخت سیاهم بسر رسید نگشوده تاری از خم گیسوی او هنوز ک |
کاروانی که بود بدرقه اش حفظ خدا
بتجمل بنشیند بجلالت برود ح |
اکنون ساعت 04:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)