درد من عشق تو و بستر من ، بستر مرگ
جز تـوأم هـیچ طبیبی و پـرستـاری نیست |
تو مگر بر لب جویی به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی |
یـاد یـاران قدیـمم نرود از دل تنـگ
چون هوای چمن از یاد اسیران قفس |
ساقی ، گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته دگر خاک شده است |
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
نشود فاش كسي آنچه ميان من و توست |
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد |
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه صبح |
حسب حالي ننوشتي و شد ايامي چند
محرمي كو كه فرستم به تو پيغامي چند |
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند |
در شگفتم كه درين مدت ايام فراق
برگرفتي زحريفان دل ودل مي دادت |
اکنون ساعت 03:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)