در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند
به دشت پرملال ما پرنده پر نمي زند |
درد عشقي كشيده ام كه مپرس
زجر هجري كشيده ام كه مپرس |
سحر با باد مي گفتم حديث آرزومندي
خطاب آمد كه واثق شو به الطاف خداوندي |
يك قصه بيش نيست غم عشق وين عجب
كز هر زبان مي شنوم نامكرر است |
تو مرا سوزی و من سوزم از این غم که مباد
بــاد بیرون برد از کـوی تــو خـاکستر مـن |
نفس نفس اگر از باد نشنوم بويت
زمان زمان چو گل از غم كنم گريبان چاك |
کلک تو بارک الله بر ملک و دين گشاده
صد چشمه آب حيوان از قطره سياهی |
یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست درد آن بود که از پا درمان من بیفتد |
دل مي رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا |
از آن در ابروی خوبــان نظر پیوسته میدارم
که در ابروی هر مهرو نمی بینم جز ابرویش |
اکنون ساعت 06:46 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)