![]() |
هیچگاه در ذهنم نبود عاشق شوم
عشق را میدیدم در پستوی اوراق بسان ترانه ای ناموزون عشق می رقصید وعشوه می رفت من نیز هم که ناگه میان رفتن وماندن واماند برای لحظه ای که آخر این چیست ؟ دل است یا پاره سنگ دل است یا تاریککده گویی نیست هیچ اثر در آن هیچ هیچ اما در من گویی یک دم عشق به دیدارم شتافت یا که من... او مرا در بر گرفت من بیشتر او مرا هم ره گرفت من بیشتر عاشق عشق شیدایی کند دل نتواند هویدایی کند دل ندانست؟ دل نتوانست! ... |
کاش غصه تموم میشد کاش گریه نمیکردم اگه یه روز بری سفر بری ز پیشم بیخبر ------------------------------------------------------------------------------ یه روز از همین روزا روی شب پا می زارم. توی قاب لحظه ها عکس فردا میزارم. تا که خوب خوب بشه زخمای دلواپسی عشق مرهم میکنم روی دلها میزارم. تو وجود آدما حس آشنایی هست مثه حس من و تو اسمشو ما میزارم. عزم آدما بلند روح آدما وسیع توی شعرم واسشون کوه و دریا میزارم. توی بهت جاده ها هر جا که دیدنی نیست چشمامو میبندم جاش یه رویا میزارم من مسافر و غریب اما لبریز یقین. می دونم تو راه عشق همه رو جا می زارم یه روز از همین روزا روی شب پا میزارم. توی قاب لحظه ها عکس فردا میزارم... ناصر عبدالله |
سکوتم ازرضایت نیست دلم اهل شکایت نیست هزارشاکی خودش داره خودش گیره گرفتاره همون بهترکه ساکت باشه این دل جداازاین ضوابط باشه این دل ازاین بدترنشه رسوایی ما که تنهاترنشه تنهایی ما که کارماگذشته ازشکایت هنوزم پایبندیم دررفاقت میریزه توخودش دل غصه هاشو آخه هیچکس نمیخوادقصه هاشو کسی جرمی نکرده گربه ما این روزهاعشقی نمی ورزه بهایی داشت این دل پیش ترها که دراین روزها نمی ارزه کسی جرمی نکرده گربه ما این روزهاعشقی نمی ورزه بهایی داشت این دل پیش ترها که دراین روزها نمی ارزه سکوتم ازرضایت نیست دلم اهل شکایت نیست هزارشاکی خودش داره خودش گیره گرفتاره سکوتم ازرضایت نیست دلم اهل شکایت نیست هزارشاکی خودش داره خودش گیره گرفتاره که کارماگذشته ازشکایت هنوزم پایبندیم دررفاقت میریزه توخودش دل غصه هاشو آخه هیچکس نمیخوادقصه هاشو کسی جرمی نکرده گربه ما این روزهاعشقی نمی ورزه بهایی داشت این دل پیش ترها که دراین روزها نمی ارزه سکوتم ازرضایت نیست دلم اهل شکایت نیست هزارشاکی خودش داره خودش گیره گرفتاره |
دست من وقت نوشتن شکل اسم تو رو داره وقت خوندن صورت من خنده هاتو کم میاره عطر یاسی که تو چیدی ناز صد باغو خریده ماه کامل سر سفره گریه هامو سر کشیده تو چه خوشرنگ و عزیزی مثل یک نت لب گیتار مثل فکر شعر تازه حدس یک گل پشت دیوار ای تو دل کوک ای خوش آهنگ تو شنیدنی ترینی من پر از هوای غربت تو هوای سرزمینی زمهریر نارفیقان خواب آفتابی می بینه هجرت ما وسط آب زورقی بی سرنشینه دلكوك / گوگوش |
برام هیچ حسی شبیه تو نیست
کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه همین که کنارت نفس میکشم برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه تو زیباترین آرزوی منی منو از این عذاب رها نمیکنی کنارمی به من نگاه نمیکنی تمام قلب تو به من نمیرسه همین که فکرمی برای من بسه از این عادت باتو بودن هنوز ببین لحظه لحظم کنارت خوشه همین عادت با تو بودن یه روز اگه بی تو باشم منو میکشه یه وقتایی انقدر حالم بده که میپرسم از هر کسی حالتو یه روزایی حس میکنم پشت من همه شهر میگرده دنبال تو منو از این عذاب رها نمیکنی کنارمی به من نگاه نمیکنی تمام قلب تو به من نمیرسه همین که فکرمی برای من بسه |
منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست شاید این آخرین باره که این احساس زیبا هست منو حالا نوازش کن همین حالا که تب کردم اگه لمسم کنی شاید به دنیای تو برگردم هنوزم میشه عاشق بود تو باشی کار سختی نیست بدون مرز با من باش اگر چه کار سختی ست(سختی است) نبینم این دمه رفتن تو چشمات غصه می شینه همه اشکاتو می بوسم می دونم قسمتم اینه تو از چشمای من خوندی که از این زندگی خستم کنارت اون قدر آرومم که از مرگم نمی ترسم تنم سرده ولی انگار تو دستای تو آتیشه چشمامو می بندی و این قصه تموم میشه هنوزم میشه عاشق بود تو باشی کار سختی نیست بدون مرز با من باش اگر چه دیگه وقتی نیست نبینم این دمه رفتن تو چشمات غصه می شینه همه اشکاتو می بوسم می دونم قسمتم اینه ابی نوازش |
ای پرنده مهاجر سفرت سلامت اما به کجا میری عزیزم قفست تمومه دنیا رو شاخه های دوری چه خوشی داره صبوری وقتی خورشیدی نباشه تو همیشه سوت و کوری میگذره روزهای عمرت توی جاده های خلوت تا بخوای برگردی خونه گم میشی تو باغ غربت واسه ما فرقی نداره هر جا باشیم شب نشینیم دلخوشیم به این که شاید سحر و یه روز ببینم آخرش یه روزی هجرت در خونتو میکوبه تازه اون لحظه میفهمی همه آسمون غروبه ( سیاوش قمیشی ) |
سلام عزیزان
لطف کنید در تاپیک هایی به این شکل روزانه فقط یک پست ارسال کنید . در غیر اینصورت پستهای ارسالی همه با هم ادغام خواهد شد. ممنون |
ساده بيا دست منو بگيرو .. ساده نگير اينهمه سادگيرو ..
ساده نگير اگه هنوز مي توني پاي همه سادگيات بموني .. خسته نشو اگه تمومه راها پيش تو و سادگيات بسته شن .. خسته نشو اگه همه آدما از اينکه پا به پات بيان خسته شن .. آخره خط جاده ي خسته .. بگو چقدر راه نرفته مونده .. پشت دلت وقتي به خون نشسته .. چند تا ترانه است که کسي نخونده .... دووم بيار خسته نشو از سفر .... تنهاييتمن بزار رو دوشت ببر .... ترانه باش اونوره آخر خط...... به نقطه مي رسي ... بيا سر خط ..... کي مي خواي عقلي که دزديدي سر جاش بزاري کي مي خواي بزرگ بشي سنگين بشيني سر جات ... سر به راه بشي و دنيا رو نزاري زير پات ... دل من حالش خوشه .. اصلا بلد نيست بگيره ... ولي خيلي تنگ ميشه .. گاهي ميترسم بميره .. ساده بيا دست منو بگيرو .. ساده نگير اينهمه سادگيرو .. |
من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم |
اکنون ساعت 05:02 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)