تو از نقصان و از بیشی نگویی چند اندیشی
درآ در دین بی خویشی که بس بی خویش خویشانند |
دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند
نکند سیاهکاری که به آفتاب ماند نه ز پای می نشیند نه قرار می پذیرد دل آتشین من بین که به موج آب ماند |
دلا به حادثه عشق ناشكيب مباش
كه هر چه كرد بمن كرد ناشكيبی من |
نازپرورد تنعم مبرد راه به دوست
عاشقي شيوه رندان بلاكش باشد |
دلی آمد دلی آمد که دل ها را بخنداند
میی آمد میی آمد که دفع هر خمار آمد |
در بحر فتادهام چو ماهی
تا يار مرا به شست گيرد در پاش فتادهام به زاری آيا بود آن که دست گيرد |
ديده دريا كنم وصبر به صحرا فكنم
واندرين كار دل خويش به دريا فكنم |
من راه تورا بسته ، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم |
ما دو پنجره رو بروي هم
آگاه ز هر بگو مگوي هم هر روز سلام و خنده هر روز قرار روز آينده حالا يكي از دلها شكسته چون يكي از پنجره ها بسته |
هر شب ستاره ای به زمین میکشندو باز
این اسمان غم زده غرق ستاره هاست |
اکنون ساعت 09:49 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)