یارب و زنهار که خود چند بود
تا دل درویش در آن بند بود؟ چ |
چو با حبیب نشینی و باده پیمایی
به یاد دار محبان بادپیما را و |
ولله که شهر بی تو مرا حبس میشود
آوارگی کوه و بیابانم آرزوست ن |
ندیدم مطرب و ساقی همه اوست
خیال آب و گل در ره بهانه ه |
هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست ت |
تار و پود هستیام بر باد رفت، اما نرفت
عاشقیها از دلم، دیوانگیها از سرم! "ب" |
بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
که تاب منبجهان طره فلانی دارد ق |
قصه امواج دریا را ز دریادیده پرس
هر دلی آگه ز طوفان دل من نیست نیست... "ش" |
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما ل |
لب نوشش لب نوشش لب نوش دوای تو دوای توست حافظ ظ |
اکنون ساعت 02:14 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)