من که از آتش دل چون خمِ می درجوشم
مهر برلب زده خون می خورم وخاموشم |
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست |
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمد وهنگام درو
|
وگر سرای جهان را سر خرابی نیست اساس او به از این استوار بایستی |
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به از چشم حسود چمنش |
شکر شکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله می رود |
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم کاین چنین رفته است در عهد ازل تقدیر ما |
ازصبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح
بوی زلف توهمان مونس جان است که بود |
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو به هواداری آن عارض و قامت برخاست |
تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
حاصلم دوش به جز ناله ی شبگیر نبود |
اکنون ساعت 11:14 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)