در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست مست از می و میخواران از نرگس مستش مست در نعل سمند او شکل مه نو پیدا وز قد بلند او بالای صنوبر پست |
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زآن سفر دراز خودعزم وطن نمی کند |
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد |
دوش بامن گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وزشما پنهان نباید کرد سرّ می فروش |
شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد |
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده |
هرکه آمد به جهان نقش خرابی دارد
درخرابات مپرسید که هشیارکجاست |
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد |
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم به سرشتندو به پیمانه زدند |
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد |
اکنون ساعت 11:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)