یاران سحر خیزان تا صبح کی دریابد
تا ذره صفت ما را کی زیر و زبر یابد |
درد دل پوشیده مانی تا جگر پرخون شود
به که با دشمن نمایی حال زار خویش را |
الهی شعله شوقم فزون ساز مرا آتش كن و در عالم انداز الهي ذره ای آگاهيم بخش رهم بنمای و بر گمراهيم بخش ز دانش گوهر پاكم بر افروز چراغ چشم ادراكم بر افروز |
ز در در آي وشبستان ما منور كن
هواي مجلس روحانيان معطر كن وگر فقيه نصيحت كند كه عشق مباز پياله اي بدهش گو دماغ را تر كن |
نااميدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت |
در همین بیداری ویرانه چشمم را رها کن
لحضه ای مگذار حتا خواب آبادی ببیند! |
دور از رخ تو دم به دم از گوشه ی چشمم
سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت |
تا بي سر و پا باشد اوضاع فلك زين دست
در سر هوس ساقي در دست شراب اولي |
يك قصه بيش نيست غم عشق وين عجب
كز هر زبان كه مي شنوم نا مكرر است |
تا خار غم عشقت آويخته در دامن
كوته نظري باشد رفتن به گلستان ها |
اکنون ساعت 01:04 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)