ساقي ازین کوچهی بیداد برو تسلیم کن این غمکده را شاد برو جانی ز فلک یافتهی بند تو اوست جان را به فلک باز ده آزاد برو |
گر بر فلكم دست بدي چون يزدان
برداشتمي من اين فلك را زميان وز نو فلك دگر چنان ساختمي كازاده بكام دل رسيدي آسان |
عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم |
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد بسوختیم در این آرزوی خام و نشد |
دلي ديرم خريدار محبت
كزو گرم است بازار محبت |
دل که از ناوک مژگان تو در خون می گشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود |
سلام مري جان كجايي نيستي
از آن ترسم كه غافل كژ نهي پاي نشيند خار مژگانم بپايت |
سلام. یه کم گرفتارم کمتر میام اینجا
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور |
هركه محو جلوه ديدار يار آشناست
مي توان گفتن دلش آيينه ايزد نماست بي صفاي دل چرا در كعبه دل مي روي كعبه دل را زيارت كن كه ماواي خداست |
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن |
اکنون ساعت 12:42 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)