پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

رزیتا 02-13-2010 01:48 AM

یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند
ببرد زود به جانداری خود پادشهش
ل

Omid7 02-13-2010 01:52 AM

لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور
و رنه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست

// ت

رزیتا 02-13-2010 02:17 AM

تا سحر چشم یار چه بازی کند که باز
بنیاد بر کرشمه جادو نهاده ایم
ف

Omid7 02-13-2010 02:18 AM

فکــر بلـبـل همــه آنـست که گـل شـد یارش

گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

// خ

مجتب 02-13-2010 05:28 AM

خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم

گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب


ب

فرانک 02-13-2010 11:50 AM

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا
ن

Omid7 02-13-2010 12:10 PM

ناليدن بلبل ز نوآموزي عشق است
هرگز نشنيديم ز پروانه صدايي

// ي

deltang 02-13-2010 12:16 PM

یارب این نو دولتان را خر خودشان نشان

کاین همه ناز از غلام ترک واستر میکنند

گ

Omid7 02-13-2010 12:19 PM

گل شكفته خداحافظ اگرچه لحظه ديدارت
شروع وسوسه اي در من به نام ديدن و چيدن بود

// ك

deltang 02-13-2010 12:21 PM

کـافـر ومـومـن چـو روی خـوب تـو بـیـنـنـد

آن به کـلـیـسـا و این به کعبه کند پشت!

دشمن اگرمی کشد،به دوست توان گفت

باکه توان گفت این که: دوست مراکشت؟!

ع

Omid7 02-13-2010 12:26 PM

عشق يعني حسرت پنهان دل
زندگي درگوشه ويران دل
عشق يعني سايه اي دريك خيال
ارزويي سركش وگاهي محال


// ه

deltang 02-13-2010 12:30 PM

هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست

ما به فلک میرویم عزم تماشا چه راست

ق

Omid7 02-13-2010 12:34 PM

قد خميده ما سهلت نمايد اما
بر چشم دشمنان تير از اين كمان توان زد

// ت

deltang 02-13-2010 12:37 PM

تا خیره شود عکس رخ خویش ببیند

این گیسوی افشان به چه کار آیدم امشب



ز

Omid7 02-13-2010 12:38 PM

زدو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی

// ر

deltang 02-13-2010 12:41 PM

روزی ز لپ یار ربودم بوسی

گفتا که تو هم بی ادبی هم لوسی

گفتم چه بود گناه آن بوسه ی من

گفتا لب و ول کردی و لپ می بوسی

ش

Omid7 02-13-2010 12:43 PM

شاهین آسمان وفایم ولی چه سود
دانم که بر بام تو بی جا نشسته ام

//س

deltang 02-13-2010 12:45 PM

سه چار تا منزل که از اینجا دور بشیم

به سبزه زارای همیشه سبز دریا می رسیم

د


Omid7 02-13-2010 12:47 PM

در حضور خارها هم ميشود يک ياس بود
در هياهوي مترسک ها پر از احساس بود

// ا

deltang 02-13-2010 12:49 PM

او نیست که در مردمک چشم سیاهم

تا خیره شود عکس رخ خویش ببیند

ل

Omid7 02-13-2010 12:50 PM

لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادي طلبيم

// پ

deltang 02-13-2010 12:56 PM

پی نظاره ی آن چشم های خواب آلود

هزار مرحله را پای من به خواب دوید

ن

Omid7 02-13-2010 01:00 PM

نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را

// م

deltang 02-13-2010 01:02 PM

ماجرای دیده می گوییم پیش سیل اشک

ابلهی بین شکوه ی کشتی به طوفان می کنیم


ی

Omid7 02-13-2010 01:09 PM

یادگار از تو همین سوخته جانی ست مرا
شعله از توست اگر چرب زبانی ست مرا

// ت

مجتب 02-13-2010 02:53 PM

تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهی

گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی می​زنم

ف

MAHDI 02-13-2010 06:43 PM

فغان که رنگ زمرد ز سوده ی الماس


پدید شد به لب لعل جانفزای حسن


ن

Omid7 02-13-2010 07:10 PM

ندارد با تو بازاری مگر شوریده اسراری
که مهرش در میان جان و مهرش بر دهان باشد

// ه

MAHDI 02-13-2010 07:14 PM

هر چند ظلم و جور و عداوت که داشتی


ظاهر به حق آل عبا کردی ای فلک


م

Omid7 02-13-2010 07:15 PM

من اگر نظر حرامست بسی گناه دارم
چه کنم نمی‌توانم که نظر نگاه دارم

// ب

MAHDI 02-13-2010 07:23 PM

بس کن صغیر جان ملائک بسوختی
زین آتشی که از سخنت بر افروختی
آ

Omid7 02-13-2010 07:51 PM

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

// ج

مجتب 02-13-2010 10:37 PM

جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب

که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را

ق

Omid7 02-13-2010 10:57 PM

قطره اشکیم اما در درون دل نهان
گر به سوی دیده ره یابیم دریا میشویم

// ر

مجتب 02-13-2010 11:34 PM

روی زرد است و آه دردآلود

عاشقان را دوای رنجوری


ل

Omid7 02-13-2010 11:43 PM

لطافت آنقدر دارد که هنگام خراميدن
توان از پشت پايش ديد نقش روي قالي را

// و

مجتب 02-14-2010 12:38 AM

ولیکن کی نمایی رخ به رندان

تو کز خورشید و مه آیینه داری

ز

Omid7 02-14-2010 12:51 AM

زندگي بي عشق اگر باشد، لبي بي خنده است
بر لب بي خنده بايد جاي خنديدن گريست

// ی

مجتب 02-14-2010 12:56 AM

یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان

دل شرح آن دهد که چه گفت و چه​ها شنید

ع

Omid7 02-14-2010 01:24 AM

عشق را با هردلي نسبت به قدر جوهر است
قطره بر گل شبنم و در قعر دريا گوهر است

// ط


اکنون ساعت 06:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)