ترا به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهانگیری غم لشکر نمی ارزد |
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را |
آنکه رخسار ترا رنگ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد |
در باغ چو شد باد صبا دایهی گل
بر بست مشاطه وار پیرایه ی گل |
لعلی از کان مروت بر نیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد |
در خرمن صد زاهد عاقل زنذ آتش
اين داغ كه ما بر دل ويرانه نهاديم |
مشنو سخن خصم که بنشین و مرو
بشنو ز من این نکته که برخیز و بیا |
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست |
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش |
شراب وعیش نهان چیست کار بی بنیاد
زدیم بر صف رندان و هرچه باداباد |
دختر فکر بکر من محرم مدحت تو شد
مهرچنان عروس را هم بگفت حواله باد |
دلم كه گوهراسرارحسن وعشق دراوست :53: توان به دست تو دادن گرش نكو داري
در آن شمايل مطبوع هيچ نتوان گفت :53: جز اين قدر كه رقيبان تند خو داري |
یار بیگانه مشو تا نبری از پیشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم |
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم با ما منشین اگر نه بدنام شوی |
یارب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی ز میان بر خیزم |
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز |
:53:ز كوي يار مي آيد نسيم باد نوروزي ازين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي
چو گل گر خرده اي داري خدا را صرف عشرت كن كه قارون را غلط هادادسوداي زراندوزي عم بگذشت به بي حاصلي و بوالهوسي اي پسر جام مي ام ده كه به پيري برسي وجدان خداي حاضر در انسان است |
ياد باد آنكه خرابات نشين بودم و مست
وانچه در مسجدم امروز كم است آنجا بود |
درهمه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی |
بيا اي شيخ و از ميخانه ما :53: شرابي خور كه در كوثر نباشد
بشوي اوراق اگر همدرس مايي كه علم عشق در دفتر نباشد |
در ره منزل ليلي كه خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است مه مجنون باشي |
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور |
رحم كن بر من مسكين وبه فريادم رس :53:تا به خاك در عاصف نرسد فريادم
حافظ از جور تو حاشا كه بگرداند روي :53: من از آن روز كه در بند توام آزادم |
من همان دم كه وضو ساختم از چشمه عشق
چار تكبير زدم يكسره بر هرچه كه هست |
تا مگر همچو صبا باز به كوي تو رسم :53: حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود
آن كشيدم زتو اي آتش هجران كه چوشمع:53: جز فناي خودم از دست توتدبيرنبود |
دل خرابی می کند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما |
اشك حرم نشين نهانخانه مرا
زان سوي هفت پرده به بازارمي كشي:53: |
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود |
در خرابات مغان نور خدا می بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم |
مگرم چشم سياه تو بياموزد كار
ورنه مستوري ومستي همه كس نتوانند:53: |
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن؟
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن |
نیست بر لوحدلم جزالف قامت یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم |
در مكتب حقايق پيش اديب عشق
هان اي پسر بكوش كه روزي پدر شوي:53: |
یا باد آنکو سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود |
در زوایای طربخانه جمشید فلک
ارغنون ساز کند زهره به آهنگ سماع |
عاشق و رندم و ميخواره به آواز بلند
وين همه منصب از آن حورپريوش دارم:53: |
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که ابروی شریعت بدین قدر نرود |
در باغ چو شد باد صبا دایهٔ گل
بربست مشاطهوار پیرایهٔ گل |
لطف خدا بیش تر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش:53: |
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سز
كاين سر پر هوس شود خاك در سراي تو |
اکنون ساعت 11:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)