درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد |
دوستی با هر که کردم خصم مادرزاد شد آشیان هرجا گرفتم لانه صیاد شد آن رفیقی را که با خون جگر پروردمش بهر کشتن بر در جان آمد و جلاد شد |
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک |
جهانیان همه گر دشمنان خون من اند چه باک زان همه دشمن چو دوستدار توئی سیمین بهبهانی |
من دوستدار روی خوش و موی دلکشم
مدهوش چشم مست و می صاف بیغشم |
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را |
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با او رطل گران توان زد |
چون غنچهٔ گل قرابهپرداز شود
نرگس به هوای می قدح ساز شود |
ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو |
به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم
چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت |
اکنون ساعت 06:30 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)