ديگه با بهتر از اين نميشه مشاعره كرد مرغ سحر ملك الشعرا :
ظلم ظالم ، جور صیاد آشیانم داده بر باد ای خدا ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن |
ناله مکن که تا که من ناله کنم برای تو
گرگ تویی شبان منم خویش چومن شبان مکن |
خانم به این فروم هم خوش آمدید
نکال شب که کند در قدح سياهي مشک در او شرار چراغ سحرگهان گيرد |
ممنون مرسی
دربیع میان دل وجان ای مه رو تا چند بدهکار تو باشم تا چند |
در اين ظلمتسرا تا کي به بوي دوست بنشينم
گهي انگشت بر دندان گهي سر بر سر زانو |
ومهتاب این یگانه شاهد عشق
روان در آسمانی بی کران بود |
نميدونم شايد قبلا اين شعر رو در صفحات اول مشاعره زده باشم
اما قشنگه الانم همين به ذهنم مياد جيفه هيمنو ميگم از صفاي اصفهاني (فكر كنم قردن 10-11يا) شجريان پيام نسيم دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من ! اول دلم را صفا داد آئینه ام را جلا داد آخر به باد فنا داد عشق تو خاکستر من ! |
نه اين زمان دل حافظ در آتش هوس است
که داغدار ازل همچو لاله خودروست |
تمام مشکلات زندگی حل شد ،خدارا شکر
چو آتش درمیان خرمن مردان بی چیزاست |
تو بودي آن دم صبح اميد کز سر مهر
برآمدي و سر آمد شبان ظلماني |
اکنون ساعت 06:51 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)