در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع |
گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم |
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است |
هزار حیله برانگیخت حافظ از سر فکر
در آن هوس که شود آن نگار رام و نشد |
خیز و جهدی کن چو حافظ تا مگر
خویشتن در پای معشوق افکنی |
معشوق عیان میگذرد بر تو ولیکن
اغیار همیبیند از آن بسته نقاب است |
عتاب اگر چه همان در مقام خونریز است
ولیک تیغ تغافل نه آنچنان تیز است |
ز تیغ حرص، جان هر لحظهای صد بار میمیرد
تو علت گشتهای این مرگهای ناگهانی را |
جان را بلند دار که این است برتری
پستی نه از زمین و بلندی نه از سماست |
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد |
اکنون ساعت 03:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)