دل من دار که در زلفِ شکن در شکنت
یادگـاریست ز سرحـلقۀ شوریده سران د |
دور شو از برم اي واعظ و بيهوده مگوي
من نه آنم که دگر گوش به تزوير کنم و |
وز هﺠﺮ دری ﮔﺸﺎد ﻣﺎ را ﺧﻮد ﻣﺎدر روزﮔﺎر ﮔﻮﯾﯽ ﮐز ﺑﮫﺮ ﻓﺮاق زاد ﻣﺎ را ای ﮐﺎش ﻧزادی، ای ﻋﺮاﻗﯽ ﮐز ﺗﻮﺳﺖ هﻤﻪ ﻓﺴﺎد ﻣﺎ را ه |
هر كس به طريقي دل ما مي شكند
بيگانه جدا دوست جدا مي شكند س |
سر آن ندارد امشب كه برآيد آفتابي
چه خيالها گذر كرد و گذر نكرد خوابي ظ |
ظلم بيداد است اما آتشي بيدود نيست
بيکسان را سوختن با ناکسان در ساختن ظ |
ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد
کاندر اين سايه قرار دل شيدا باشد م |
مسکین سر زلفت که صبا رفت و کشیدش بر بویش اگر مست نگشت از چه رها کرد؟ بر زلف تو تا این دل یکتا بنهادم بار دل من زلف تو را پشت دوتا کرد//... |
//...:p
یا رب آن نو گل خندان که سپردی به منش میسپارم به تو از چشم حسود چمنش گ |
گوی خوبی که برد از تو که خورشید آن جا نه سواریست که در دست عنانی دارد// ش |
اکنون ساعت 03:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)