تو دم فقر ندانی زدن از دست مده
مسند خواجگی و مجلس تورانشاهی |
ياري اندر كس نمي بينم ياران را چه شد
دوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد |
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کيميای عشق بيابی و زر شوی |
يارب اندر دل آن خسرو شيرين انداز
كه به رحمت گذري بر سر فرهاد كند |
يكدم غريق بحر خدا شو گمان مبر
كز آفتاب هفت بحر به يك موي تر شوي |
یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم زان پیش که کوزه ها کنند از گل ما |
آنكه مدام شيشه ام از پي عيش داده است
شيشه ام از چه مي برد پيش طبيب هر زمان |
نيک نامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار
خودپسندی جان من برهان نادانی بود |
دشمنان را زخون كفن سازيم
دوستان را قباي فتح دهيم |
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود |
اکنون ساعت 06:43 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)