یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هـرچند در این عـهد خریدار نـدارد |
در جمع مستان با زيردستان بگريست صهبا كامشب نخسپي |
یـوسفم گـر نـزند بر سر بالـینم سر
همچو یعقوب دل آشفتۀ بـویش باشم |
من مست نعمت تو دايم ز رحمت تو كز من بهرگنهي دل را تو برنكني |
یک جهان برهم زدم وز جمله بگزیدم ترا
من چه میکـردم به عـالم گر نمی دیدم ترا |
ای دل غمديده حالت به شود دل بد مکن
وين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخور |
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین اندر دو جهان کرا بود زهره این |
نام من رفتهست روزی بر لب جانان به سهو
اهل دل را بوی جان میآيد از نامم هنوز |
تا مگر جرعه فشاند لب جانان بر من
سالها شد که منم بر در ميخانه مقيم |
ما رخ ز شكر افروخته با موج و بحر آموخته زان سان كه ماهي را بود دريا و طوفان جان فزا |
اکنون ساعت 08:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)