یا رب مکن از لطف پریشان ما را هر چند که هست جرم و عصیان ما را ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم محتاج بغیر خود مگردان ما را |
قطره تويي،بحر تويي،لطف تويي، قهر تويي
قندتويي، زهر تويي، بيش ميازار مرا |
تویی آن شکرین لب یاسمین بر منم آن آتشین دل دیدگان تر از آن ترسم که در آغوشم آیی گدازد آتشت بر آب شکر باباطاهر |
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست حافظ |
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن |
آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم آمدهام چو عقل و جان از همه دیدهها نهان تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم |
دل به امید روی او همدم جان نمی شود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند |
دل دردمند سعدی، ز محبت تو خون شد نه به وصل میرسانی، نه به قتل میرهانی سعدی |
دست به جان نمی رسد تا به تو بر فشانمش
بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش |
خدا را ماه تابانم کمی برقع ز رو بردار
که سودای جنون دارد دل دیوانه عشقی |
اکنون ساعت 01:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)