اگر روي به هم درکشي چو نافهي مشک
طمع مدار که بوي خوشت نهان ماند |
در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود
تا ابد جام مرادش همدم جانی بود |
دريغ و درد که در جست و جوي گنج حضور
بسي شدم به گدايي بر کرام و نشد |
دی عزیزی گفت حافظ میخورد پنهان شراب
ای عزیز من نه عیب آن به که پنهانی بود |
در نگارستان صورت ترک حفظ نفس گير
تا شوي در عالم تحقيق برخوردار دل |
لاله را دل بسوخت بر نرگس
که نصیبش ز می خمار آمد |
در آب و رنگِ رُخسارش چه جان دادیم و خون خوردیم
چــو نقـشش دسـت داد اوّل رقـــم بـر جـان سپــاران زد |
دیدی چو من خرابی افتاده در خرابات فارغ شده ز مسجد وز لذت مباحات |
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست |
تا ننوشانم، نگردد در مذاقم خوشگوار
در قدح چون خضر اگر آب بقا باشد مرا |
اکنون ساعت 08:52 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)