غم عشقت بیابان پرورم کرد فراقت مرغ بیبال و پرم کرد بمو واجی صبوری کن صبوری صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد |
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم |
ته دوری از برم دل در برم نیست هوای دیگری اندر سرم نیست به جان دلبرم کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نیست |
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد |
عارف که ز سِرِّ معرفت آگاهست بیخود ز خودست و با خدا همراهست نفی خود و اثبات وجود حق کن این معنی لا اله الا اللهست |
سر خدای که عارف سالک به کس نگفت |
گوشم چو حدیث درد چشم تو شنید فیالحال دلم خون شد و از دیده چکید چشم تو نکو شود به من چون نگری تا کور شود هر آنکه نتواند دید |
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست |
این کوزه که آبخوارهٔ مزدوریست از دیدهٔ شاهیست و دل دستوریست هر کاسهٔ می که بر کف مخموریست از عارض مستی و لب مستوریست |
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش ناگه یکی کوزه برآورد خروش کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش |
اکنون ساعت 05:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)