زندگی حکمت اوست
زندگی دفتری از خاطره هاست چند برگی را تو ورق خواهی زد ما بقی را قسمت م |
مبند دل به حیاتی که جاودانی نیست که زندگانی ده روزه زندگانی نیست // ر |
روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگير
پيش شمع آتش پروا نه به جان گو درگير // آ |
آزادهٔ ما برگ سفر هیچ ندارد جز دامن خالی به کمر هیچ ندارد آسوده درین غمکده از شورش ایام مستی است که از خویش خبر هیچ ندارد // گ |
گفتم غم تودارم گفتا غمت سرآيد
گفتم كه ماه من شو گفتا اگر برآيد // ق |
قیامت در قیامت بین نگار سروقامت بین کز او عالم بهشتی شد هزاران نوبهار آمد چو او آب حیات آمد چرا آتش برانگیزد چو او باشد قرار جان چرا جان بیقرار آمد مولوی // ل |
لفظی فصيح شيرين قدی بلند چابک
رويی لطيف زيبا چشمی خوش کشيده //انتخاب خودتون |
دنیا به اهل خویش ترحم نمیکند آتش امان نمیدهد آتشپرست را // خ |
خوشتر ز عيش و صحبت و باغ و بهار چيست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چيست // و |
وادی پیموده را از سر گرفتن مشکل است چون زلیخا، عشق میترسم جوان سازد مرا // ی |
اکنون ساعت 04:14 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)