شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت |
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب |
تو شمع انجمنی یک زبان و یک دل شو خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش |
شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت |
تعبیر رفت یار سفر کرده می رسد |
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور |
راه دل عشاق زد آن چشم خماری |
تو را که هر چه مراد است در جهان داری چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری بخواه جان و دل از بنده و روان بستان که حکم بر سر آزادگان روان داری |
یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست |
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز |
اکنون ساعت 09:27 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)