دستارچهای پیشکشش کردم گفت وصلم طلبی زهی خیالی که توراست |
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود |
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را |
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار نکتهای روح فزا از دهن دوست بگو نامهای خوش خبر از عالم اسرار بیار |
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید |
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست مست از می و میخواران از نرگس مستش مست |
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب |
تو بدری و خورشید تو را بنده شده ست تا بندهٔ تو شده ست تابنده شده ست زان روی که از شعاع نور رخ تو خورشید منیر و ماه تابنده شده ست |
ترک گدایی مکن که گنج بیابی |
در سنبلش آویختم از روی نیاز گفتم من سودا زده را کار بساز گفتا که لبم بگیر و زلفم بگذار در عیش خوش آویز نه در عمر دراز |
اکنون ساعت 12:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)