چون نیک نظر کرد و پر خویش در آن دید |
گفتم صنما لاله رخا دلدارا در خواب نمای چهره باری یارا گفتا که روی به خواب بی ما وانگه خواهی که دگر به خواب بینی ما را |
عاشقان را نبود نام و نشانی پیدا |
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند گرد در و بام دوست پرواز کنند هر جا که دری بود به شب بربندند الا در عاشقان که شب باز کنند |
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد |
این قافله عمر عجب میگذرد دریاب دمی که با طرب میگذرد ساقی غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را که شب میگذرد |
گفتم امانم ده به جان خواهم که باشی این زمان تو سرده و من سرگران ای ساقی خمار من خندید و می گفت ای پسر آری ولیک از حد مبر وانگه چنین می کرد سر کای مست و ای هشیار من مولانا |
خدارا داد من بستان از او ای شحنه مجلس که می با دیگران خوردست و با من سر گران دارد بی ربط البته :d |
آهای مردم دنیا گله دارم ، گله دارم من از دست خدا هم گله دارم ، گله دارم فریاد من شکایت ِ به روح بی قراره روحی که خسته از همه ، زخمی روزگاره |
نقل قول:
کل کل از نوع کارگری :d رو بر سر افلاك و جهان خاك انداز مي ميخور و دل به ماهرويان ميباز چه جاي عتاب آمد و چه جاي نياز كز جمله رفتگان يكي نامد باز خیام |
اکنون ساعت 01:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)