پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

دانه کولانه 11-22-2007 03:23 PM

نه چنان گناهکارم که به دشمنم سپاری
تو به دست خویش فرمای اگرم کنی عذابی
دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی
عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی

NeGin 11-22-2007 03:33 PM

یک شب دلی به مسلخ خونم کشیدورفت
دیوانه ای به دام جنونم کشیدو رفت
پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشیدو رفت

SonBol 11-22-2007 04:06 PM

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

دانه کولانه 11-22-2007 04:34 PM

تکراری نبود ؟ D: ؟

هيچ صبح دم نشد فلک چون شفق ز خون دل مرا لاله گون نکرد....
آفتاب عمر من فروغ رفت و ماهم از افق چرا سر برون نکرد

NeGin 11-22-2007 08:26 PM

دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ايوان مي روم و انگشتانم را
بر پوست كشيده شب مي كشم
چراغهاي رابطه تاريكند
چراغهاي رابطه تاريكند
كسي مرا به آفتاب
معرفي نخواهد كرد
كسي مرا به ميهماني گنجشكها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردني است

amin354 11-23-2007 12:59 PM

تو بزرگي مث اون لحظه که بارون ميزنه***تو همون خوني که هر لحظه تو رگ هاي منه
تو مث خواب گل سرخي لطيفي مث آب***من همونم که اگه بي تو باشه جون مي کنه
تو مث وسوسه ي شکار يک شاپرکي***تو مث شوق رها کردن يه بادبادکي
تو هميشه مث يه قصه پر از حادثه اي***تو مث شادي خواب کردن يک عروسکي
تو قشنگي مث شکلايي که ابرا ميسازن***گلاي اطلسي از ديدن تو رنگ مي بازن
اگه مرداي تو قصه بدونن که اين جايي***براي بردن تو با اسب بالدار مي تازت

این همه ت کافی نیست؟
نبینم تا یه مدت کسی با ت شعر بزنه این جا ها آ ایناها بشدان گفتم به علی حواسدان باشا

دانه کولانه 11-23-2007 03:49 PM

تفنگ دسته نقرم رو فروختم
برا یارم قبای ترمه دوختم
فرستادم برایش پس فرستاد
تفنگ دسته نقرم
داد و بیداد
.....
ادامه داره دوس داشتید خودتون دنبالش باشید
شهرام ناظری و کوروش یغمایی هم خوندنش

NeGin 11-23-2007 03:53 PM

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم

دانه کولانه 11-24-2007 02:33 PM

ما ز ياران چشم ياری داشتيم
خود غلط بود آنچه می پنداشتيم
تا درخت دوستي کی بر دهد
حاليا رفتيم و تخمی کاشتيم

NeGin 11-24-2007 07:44 PM

شعرازحمیدمصدق به شادروان مهدی اخوان ثالث:

مرا سنگ صبوری نيست
گلی جان با توام
سنگ صبورم باش!
شبم را روشنائی بخش
گلی ، دريای نورم باش !

***


اکنون ساعت 04:17 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)