پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   پاتوق ادبی - مباحثه و پرسش و پاسخ در مورد سوالهامون-نظرخواهی و معنی ابیات دشوار (http://p30city.net/showthread.php?t=15498)

دانه کولانه 05-17-2010 05:27 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط natanaeil (پست 152102)
((با کسب رخصت از بزرگان))فکر میکنم که معنای مصرع اول اینه که
برای عاشق مهم اینه که از زبان معشوق(لب شیرین) سخنی بشنود و در واقع هر سخنی از جانب معشوق برای عاشق دلپسند است پس سخنش جه دعا باشه چه دشنام فرقی نداره.

همینطور معنای حریف به نظر میرسه که "همراه" باشه. ودر اینجا این همراه همان عاشق است چون سعدی میگه وقتی که عاشق هنوز به بی خبری از خود نرسیده و هنوزم هم منیتی داره پس عاشق واقعی نیست و شراب عشق را کامل ننوشیده است. همچنین در ادامه ی شعر داریم که وقتی من با توام ( عاشق با معشوق)، همراه تو که خاص هستی (معشوق) حرفهای دیگران و عوام مهم نیست.

مرسی هاجره خاتون
کاملا درسته
من "حکایت" رو اینطور برداشت کردم که یعنی اگر من عاشق شرح و حکایت لب شیرین آن سیمین اندام را برای شما بگویم هم دشنام است و هم دعا به این خاطر بود که تعجب کردم
اینقدر شعر هیبتش هولناکه و سالا عقیلی که به قدرت انتخاب شعرش ایمان دارم و صدای نازش
هوش و هواس از ما ببرد و مارا مدهوش کرد !
در مورد معنای حریف شاید باید نظر بقیه دوستان رو هم بشنوم.
اما حریف و حرف به هم نزدیک و شبیه هستند ممکن هست که به معنای مصاحب و همصحبت که گفتی باشه .
مرسی .

ساقي 05-17-2010 06:47 PM

اسير عشق
 
نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه (پست 152065)
مرسی از دوستان . جواب ساقی بانو به نظرم من هم درست است
نشود فاش کسی ایرادی نداره درسته یعنی پیش کسی فاش نمیشود.
---------------------------------------------------------------------------------------

حكــايت لب شـــــــيرين دهــان ســـــــيم انــدام تفاوتي نكــــــند گر دعــاست يا دشــنام ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حريف دوســــت كه از خويشـــتن خــــــبر دارد شراب صرف محبّت نخورده است تمام
اگــــر مــــــلول شـــوي يا ملامـــــــــتم گويـي اسير عشق نيند يـــشــد از ملال و ملام
من آن ني ام كه به جــــــــــور از مراد بگريزم به آستين نرود مرغ پاي بســته به دام
بسي نمـــــــاند كه پنــــــــــجاه ساله عاقـــل را به پنــج روزه به ديوانـــگي بر آيد نام
مرا كه با تو ام از هر كس كه هست باكي نيست حريف خاص نيـــنديـــشد از ملامت عام
شـــب دراز نخــــــــفتم كه دوســـــتان گويــــند به سرزنش: عجبا للمـــحبّ كيف ينام؟ *
تو در كــــــنارمن آيي؟ من اين طــــــمع نكـــنم كه مي نيايدت از حسن، وصف دراوهام
ضــرورت است كه روزي بســـــوزد اين اوراق كه تاب آتـــــش سعــــدي نياورد اقلام
سعدي شيرازي
  • صرف : خالص ، ناب
  • ملام : سرزنش
  • به آستين : با حركت آستين
  • * يعني : شگفتا عاشق چگونه خوابش ميبرد؟
در مورد این شعر چی ؟ کسی نظری داره ؟ چرا حکایت لب شیرین دهان سیمین اندام چه انگار دشنام است چه انگار ثتا؟

حریف دوست رو چطور میخونن ؟ و چه معنی داره ؟







اسیر عشق

حكــايت لب شـــــــيرين دهــان ســـــــيم انــدام
تفاوتي نكــــــند گر دعــاست يا دشــنام

وقتي کسي عاشق واقعي باشه و در همون راستا معشوق دلباخته ،
فکر نميکنم ديگه مهم باشه چي ميشنوند هر دو طرف ،
حالا دعا و دشنام مگه فرقي داره از لب هر يک ...
البته گفتم منظور سعدي عاشق واقعي بوده نه هر کسي...


حافظ ميفرمايد:
در مقامی که به یاد لب او می نوشند سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش ....

سعدي شيرين سخن در غزلهاش حق مقام عشق و وفا و دوستي را خوب بجاي اورده ،
وقتي ميسرايد :

حریف دوست که از خویشتن خبر دارد
شراب صرف محبت نخورده است تمام

حريف دوست رو تشبيه به ناتواني در مقابل مقام او توصيف کرده
يعني اگر از حال خودت خبر داري بمعناي اين هست
که شراب ناب دوستي را هنوز تمام و کامل نخورده اي تا به مرز بيخودي در مقابل دوست برسي ...
 
حافظ ميفرمايد:
چنان پرشد فضای سینه از دوست
که فکر خویش گم شد از ضمیرم

در بيت سوم سعدي ميفرمايد:

اگــــر مــــــلول شـــوي يا ملامـــــــــتم گويـي
اسير عشق نيند يـــشــد از ملال و ملام

اگر هر دو اسير عشق يکدگر باشند از سرزنش و سخن تند هم نرنجند ... ( چه سخت )

چه مقامي اين عشق داره که براي هر کسي دست يافتني نيست ،
براي همين نام هر کسي رو نميشود عاشق گذاشت....:)




برداشت من اين بود تا نظر ديگر دوستان چه باشد .... :53:

ساقي 07-20-2010 09:55 PM




خب دانه جان هيچي جواب نداد ، درست بود ، نادرست بود
حالا تا بعد ....

اين دو بيت شعر از وحشي بافقي منو کلافه کرده
کم و بيش شايد در مورد بخت و اقبال خودش ميگه
کسي ميتونه کمکي کنه ....

تیرت چو ره نشان پران گیرد
هر بار نشان زخم پیکان گیرد
از حیرت آن قدرت بخت اندازی
مردم لب خود بخش به دندان گیرد


{پپوله}



ابریشم 11-18-2010 06:20 PM

در سرزمین من عاشق بودن جنایت است .در سرزمین من حوا - به خاطر یک سیب -روزی هزار بار سنگسار میشود.در سرزمین من لبها بوسه را در نگاه ها میجویند و دستها عطر نوازش را در تاریکیها...در سرزمین من عاشق بودن گناه کبیره است.خدایا ! گناه مرا ببخش!!!

مهلا خانم 11-18-2010 09:56 PM

در کل خیلی از ادبیات خوشم نمیاد،ولی شما باعث شدید،تا حدودی علاقمند شوم!
خانم ها آقایان:cool:!.!.!.!.!.

ساقي 11-18-2010 10:03 PM


ابريشم جان ، عنوان تاپيک چيه عزيز! ;)


مهلاجان ، از ادبيات شيرينتر هم هست :d

yad 12-24-2010 11:35 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ساقي (پست 195113)

ابريشم جان ، عنوان تاپيک چيه عزيز! ;)


مهلاجان ، از ادبيات شيرينتر هم هست :d


پاسخ ساقی چه شدمهلای ما
گل بکاراینجا دراین غوغای ما

:53:

مهرگان 02-16-2011 09:18 PM

من یه سوال دارم درمورد رسول آفتاب

کلا این بیت مولانا رو معنیشو میخوام:

چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی/پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم

ممنون میشم اگه داستان رسول آفتاب رو برام بگید....

فرانک 02-17-2011 09:18 AM

چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم

من مامور رساندن پیام از خورشید به شماهستم
پنهانی از آفتاب میپرسم و به شما میرسانم
به نظر من این معنی ساده شه البته زبان ساده
منظور از رسول آفتاب پیغمبر خداست

ماهین 12-29-2012 10:40 PM

درود بر همگی
چند وقتی میشه که این بیت از مولانا فکرم رو مشغول کرده ...
خوش حال می شم که کمکم کنید ...

چو هفت صد پرده دل را به نور خود بدراند
ز عرشش این ندا آید بنامیزد بنامیزد


اکنون ساعت 10:54 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)