بهر امتحان اي دوست گر طلب كني جان را
آن چنان برافشانم كز طلب خجل ماني |
يارب اين كعبه مقصود تماشاگه كيست
كه مغيلان طريقش گل ونسرين من است |
تا تو مـــراد من دهي ، کـشتـه مــــرا فراق تو
تا تو به داد من رسي ، من به خدا رسيده ام |
مرا دلی است گرفتار خطه ی شیراز
زمن بریده خو کرده با تنعم و ناز |
زگريه مردم چشم نشسته در خون است
ببين كه در طلبت حال مردمان چون است |
تا عاشقان به بوی نسيمش دهند جان
بگشود نافهای و در آرزو ببست |
توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن تنگ تر گردد کمند |
دلم خزانه اسرار بود و دست قضا درش ببست و کليدش به دلستانی داد |
دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست
گر دردمند عشق بنالد غریب نیست دانند عاقلان که مجانین عشق را پروای قول ناصح و پند ادیب نیست |
تو را با حق آن آشنايي دهد
که از دست خويشت رهايي دهد |
اکنون ساعت 07:07 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)