مدعی خواست که آید به تماشاگه راز |
دیده ی بد بین بپوشان ای کریم عیب پوش |
ما محرمان خلوت انسیم غم مخور |
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم |
در گذر از غصه و از اشک و آه |
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی |
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود |
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد |
یارب امان ده تــا بـاز بیند |
ماشبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم |
اکنون ساعت 01:35 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)