تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر
که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد |
دريغ است فرمودهي ديو زشت
که دست ملک با تو خواهد نبشت |
تا در دل من صورت آن رشك پريست دلشاد چو من در همه عالم كيست |
تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گیری غم لشکر نمیارزد |
در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن
يا رب مباد تا به قيامت زوال تو |
وای از این دل که نی هرگز به کامم
وای از این دل که آزارد مدامم وای از این دل که چون مرغان وحشی نچیده دانه اندازد بدامم بابا طاهر |
مستي باده اين جهان چون شب بخسپي بگذرد مستي سغراق احد با تو درآيد در لحد |
وعدۀ وصل به فردا دهی و میدانی
هرکه امروز تو را دید به فردا نرسد |
دل نشناسم چه بود جان و بدن تا برود غم نخورم غم نخورم غم نخورم تا چه شود |
دل، که دایم عشق میورزید رفت
گفتمش: جانا مرو، نشنید رفت هر کجا بوی دلارامی شنید یا رخ خوب نگاری دید رفت هرکجا شکرلبی دشنام داد یا نگاری زیر لب خندید رفت |
اکنون ساعت 09:02 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)