مي رسد باد صبا از چپ و راست
ما به فلك ميرويم عزم تماشا چه راست |
مي رسد روزي كه بي من روزها را سر كني
مي رسد روزي كه مرگ عشق را باور كني |
چه روزها كه يك به يك غروب شد نيامدي
چه بغضها كه در گلو رسوب شد نيامدي |
سواد نامه موی سیاه چون طی شد بیاض کم نشود گر صد انتخاب رود |
گر مرد رهي ميان خون بايد رفت
از پاي فتاده سرنگون بايد رفت |
ناز دار دلي را که تو يارش باشي معشوقه پيدا و نهانش باشي زان ميترسم که از دل آزدن تو دل خون شود و تو در ميانش باشي داني که به ديدار تو چونم تشنه هر لحظه به ديدنت فسونم تشنه من تشنه آن دو چشم وقهور توام عالم همه زين سبب بخونم تشنه |
همینت پسند است اگر بشنوی
که گر خار کاری سمن ندروی با تشکر فریبا |
ترسم كه اشك در غم ما پرده در شود
وين راز سر بمهر در عالم سمر شود |
اشك در چشمان مردم حلقه زد
بي مروت گريه ام را ديدو رفت |
يار را ديدم و چشمانم را باز كردم
تا كه زيباي هاي او را باور كردم |
اکنون ساعت 10:39 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)