دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را |
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها |
مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای
که زصحرای ختن آهوی مشکین آمد |
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکناباد و گلگشت مصلی را |
من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد امروز چنان مستم از باده دوشینه تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد |
از توبه و قرایی بیزار شدم، لیکن از رندی و قلاشی بیزار نخواهم شد از دوست به هر خشمی آزرده نخواهم گشت وز یار به هر زخمی افگار نخواهم شد چون یار من او باشد، بییار نخواهم ماند چون غم خورم او باشد غمخوار نخواهم شد تا دلبرم او باشد دل بر دگری ننهم تا غم خورم او باشد غمخوار نخواهم شد عراقی |
چون شبنم روشن گهر، با خار و گل یکرنگ شو بگذار رعنایی ز سر، بیزار از نیرنگ شو صائب تبریزی |
کجاست نیستی جاودان، که بیزارم
ازان حیات که گردد به سال و ماه تمام |
یاد رخسار ترا در دل نهان داریم ما در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما |
ای تُنگ شکر چون دهن تنگت نی
رخسارهٔ گل چون رخ گلرنگت نی |
اکنون ساعت 01:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)