تو سپردی به آفتاب و به ماه
دو سرا پرده سپید و سیاه |
ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت |
به عنايت نظري کن که من دلشده را
نرود بي مدد لطف تو کاري از پيش |
یک لحظه نقاب از رخ زیبات براندند
صد دلشده را زان رخ تو کار برآمد |
ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد |
بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار |
بیا که وقت بهار است، تا من و تو به هم،
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را |
افسوس بر آن دیده که روی تو ندیدست یا دیده و بعد از تو به رویی نگریدست... سعدی |
http://7hoursalesletter.com/images/big-stop.gif
غلطه آی غلطه ! شما به مدت 15 ثانیه از سایت اخراج شدید ! شما باید با بهار در شعر من مشاعره میکردید . |
هر کلمه که دلم بخواد انتخاب میکنم :)
بخش خودمه :d واقعن؟ :20: |
اکنون ساعت 10:20 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)