يا مغني ان عندي کل غم
قم والق النار فيها بالنغم |
من اندر قفاي تو ميتاختم
ز خدمت به نعمت نپرداختم |
ما زان دغل كژبين شده با بي گنه در كين شده گه مست حورالعين شده گه مست نان و شوربا |
آنان که محیط فضل آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند |
دل آهنم چو آتش چه خوش است در منارش نه كه آينه شود خوش چو درو صفا درآمد |
دست در دست هم دهیم به مهر
میهن خویش را کنیم آباد یارو غمخوار یک دگر باشیم تا بمانیم خرم و آزاد |
در عشق تو خون ز ديده پاليد بسي جان در تن من ز غم بناليد بسي |
یکی آتشی برشده تابناک
میان آب و باد از بر تیره خاک |
كمر بگشاد مريخ و بينداخت سلحها را بدرانيد آخر بخندد آسمان زيرا زمين را خدا از خوف برهانيد آخر |
روزگاري شد و كس مرد ره عشق نديد
حاليا چشم جهاني نگران من و توست |
اکنون ساعت 11:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)