تویی کردهی کردگار جهان
ببینی همی آشکار و نهان |
ناقه صالح چو ز كه زاد يقين گشت مرا كوه پي مژده تو اشتر جمازه شود |
دگر شب نمایش کند بیشتر
ترا روشنایی دهد بیشتر |
رهيد آن آينه از رنج صيقل ز رويت مي شود پاك و مصفا |
او صبر خواهد از من بختی که من ندارم
من وصل خواهم از وی قصدی که او ندارد |
در رخ و رنگ و چشم تو پيداست چه از آن بازو و از آن دستي |
يکي مي پرسد اندوه تو از چيست؟
سبب ساز سکوت مبهمت کيست؟ برايش صادقانه مي نويسم براي آنکه بايد باشد و نيست |
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شيرين کار
که توسنی چو فلک رام تازيانه توست |
تو گمان مبر که سعدی ز جفا ملول گردد
که گرش تو بی جنایت بکشی جفا نباشد دگری همین حکایت بکند که من ولیکن چو معاملت ندارد سخن آشنا نباشد |
دلم از غم گريبان مي دراند كه كي دامان آن خوش نام گيرم |
اکنون ساعت 11:37 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)