درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد چومهمان خراباتی به عزّت باش با رندان که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد |
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز |
در بزم دور یک دو قدح درکش و برو
یعنی طمع مدار وصال دوام را |
ازهر کرانه تیر دعا کرده ام روان |
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند |
دولتی را نباشد غم از آسیب زوال |
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان دادم |
مکن ز غصه شکایت که در طریقت طلب |
در دایره قسمت ما نقطه پرگاریم لطف انچه تو اندیشی حکم انچه تو فرمایی |
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب |
اکنون ساعت 08:33 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)