پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   کشکول نکته ها (http://p30city.net/showthread.php?t=29575)

behnam5555 04-16-2011 06:17 PM




راه های پُر انرژی شدن
تقریبا هر روز با اشخاصی مواجه می شویم که از احساس خستگی شکایت می کنند. اغلب این شکایت ها بعد از صرف ناهار بیشتر می شود، زیرا افراد احساس افت جسمی و روحی بیشتری در این اوقات پیدا می کنند. پر انرژی شدن
تقریبا هر روز با اشخاصی مواجه می شویم که از احساس خستگی شکایت می کنند. اغلب اوقات این شکایت ها بعد از صرف ناهار بیشتر می شود، زیرا افراد احساس افت جسمی و روحی بیشتری پیدا می کنند.
متاسفانه زندگی پرتلاطم امروزی، در واقع به بخش طبیعی از عمر انسان ها تبدیل شده است، بنابراین بسیاری از مردم نمی توانند برای خستگی خود چاره مناسبی پیدا کنند.
هر چند با افزایش سن، انرژی فرد کاهش می یابد، اما راه هایی وجود دارد که می توان بوسیله آنها این روند را آهسته کرد و انرژی حیاتی را در بدن ذخیره نمود. این راه ها عبارتند از :
* فقط وقتی گرسنه هستید غذا بخورید. مصرف غذا در هنگام سیری باعث افت سلامتی بدن می شود.
* خانم ها در هنگام عادت ماهانه و یک ماه پس از زایمان، از قرار گرفتن در محیط سرد و مصرف غذاهای سردمزاج خودداری کنند. همچنین استراحت کافی داشته باشند و از اضطراب بپرهیزند.
عواطف و مشکلات روحی خود را سرکوب نکنید و آنها را با نزدیکان و دوستان دلسوز خود در میان بگذارید
* ادرار خود را نگه ندارید و به تخلیه کامل روده بزرگ توجه کنید. تعریق کافی برای سلامتی بدن مفید است.
* در رژیم غذایی خود بیشتر از میوه ها و سبزیجات استفاده کنید تا از گوشت.
* روزهای تابستان یک چرت کوتاه پس از ناهار، انرژی کافی به بدن شما می رساند.
* در شرایطی که تحت فشار عصبی هستید، تمرین تنفس و تمرینات ذهنی آرام بخش را به کار ببرید.
* در هوای خنک صبح زود یا شامگاه ، ورزش کنید.
* از هوا، محیط و فعالیت هایی که موجب افزایش گرمی، خشکی و کم آبی بدن می شوند، پرهیز نمایید.
* بیش از اندازه چای و قهوه مصرف نکنید.
از بی خوابی و کم خوابی (کمتر از 5 ساعت در روز) و دیروقت به رختخواب رفتن خودداری کنید. 6 تا 7 ساعت خواب شبانه توصیه می شود
* برای حفظ انرژی بدن، آب بنوشید. اگر در روز، به ویژه در هوای گرم 10 تا 15 فنجان آب بنوشید، می توانید آبی را که از دست می دهید به خوبی تامین کنید. صبر نکنید تا بعد از احساس تشنگی آب بنوشید، چون بدن دائما در حال از دست دادن آب است. سعی کنید طبق عادت همیشه لیوان پر از آب روی میزتان باشد.
* وقتی به موقع استراحت کنید، آرامش خود را حفظ کنید و تغذیه مناسب داشته باشید، فرصت آن را پیدا می کنید که درست از انرژی خود استفاده نمایید. توصیه می شود که روزی 20 تا 25 دقیقه مدیتیشن انجام دهید. در شب کمتر از هفت ساعت نخوابید. هم چنین چرت 15 تا 20 دقیقه نیمروز را فراموش نکنید. به علاوه باید در روز دو نوبت 10 دقیقه ای حرکات کششی انجام دهید. این کار جریان خود را در بدن بهبود می بخشد.
تمام این اقدامات مدیریت ذخیره انرژی نامیده می شوند که در حفظ انرژی بدن بسیار حائز اهمیت هستند.
* موز و هندوانه بخورید. چون این دو میوه، انرژی را به همان سرعت شیرینی ها احیا می کنند. در واقع موز حاوی قند بالایی است، اما بر خلاف قند و شکر مصنوعی، میوه های تازه می توانند املاح، ویتامین ها و فیبر طبیعی را نیز به بدن برسانند.
* مصرف هویج و سیب زمینی مهم است. این دو خوردنی خوشمزه می توانند قند خون را در تمام مدت بالا نگه دارند و در عین حال بر خلاف فست فودها و تنقلات، مواد مغذی مهمی را برای بدن تامین می کنند، مثل ویتامین C ، A ، اسید فولیک و پتاسیم.
* برشتوک و گندمک سبوس دار مصرف کنید که حتی بدون افزودن شکر هم حاوی انرژی بالایی است و جزو مواد غذایی مهم در فهرست صبحانه محسوب می شود.
اثرات مفید چرت زدن
بررسی‌های محققان نشان داده، یک چرت سبک 6 دقیقه‌ای در روز می‌تواند حافظه را تقویت کند، حتی شاید خیلی بهتر از یک خواب عمیق!
کاهش بیماری‌های قلبی و عروقی و کنترل بهتر فشار خون، یکی از این تأثیرات است. به‌نظر می‌رسد چرت روزانه، به‌عنوان فرصتی برای کسب آرامش و استراحت در این دنیای شلوغ و پرتنش، می‌تواند نقش مهمی در عملکرد مغز و نیز سلامت جسم انسان داشته باشد، حتی اگر این فرصت، تنها 6 دقیقه، و به اندازه چشم‌ برهم‌ زدنی کوتاه مدت باشد.
عده ای از محققان هنوز نظر صددرصد مساعدی نسبت به این نتایج ندارند، چرا که عقیده دارند باید مطالعات بیشتری در این مورد صورت گیرد.
مطالعات نشان داده است که خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی در افرادی که چرت نیمروزی داشته اند، یک سوم افراد بی بهره از چرت نیمروزی بود.
چرت زدن، استرس مرتبط با کار را که برای قلب مضر است، کاهش می دهد.
چرت زدن می تواند هوشیاری و خلاقیت را با کاهش احتمال اشتباهات بهبود بخشد.
چرت زدن باعث ایجاد حس آرامش، سرزندگی و کاهش استرس می شود.
نتیجه یک خواب خوب، زندگی آرام و سالم است. پس خوب بخوابید.


behnam5555 04-17-2011 06:24 PM


شیوه‌ای ایرانی برای صید پرندگان

اینجا فقط مکانی برای صید نیست. اینجا دامگاه است؛ پناه و غذایی برای پرندگان مهاجر در فصل سرد و شالیزار آب‌گرفته‌ای با کمترین استفاده از کود و سم شیمیایی. دامگاه به راستی نمونه منحصربه‌فردی از مدیریت بومی‌ست؛ چرا که در تمام دنیا به جز در فریدونکنار مازندران ایران چنین روشی برای صید پرندگان یافت نمی‌شود؛ روشی که از خود پرنده برای صید همنوع خودش استفاده می‌کنند.

یک‌عده‌شان را تعلیم می‌دهند تا عده دیگر را فریب دهند و به تله یا همان دامگاه بکشانند. تالاب‌های دست‌ساز که دو منظوره‌اند و کاربری‌شان از فصلی به فصل دیگر تغییر می‌کند؛ در بهار و تابستان برای کاشت برنج و در پاییز و زمستان برای صید پرنده. این دو کاربری آن‌قدر به هم وابسته‌اند که نبود یکی از آنها به نابودی دیگری منجر می‌شود.

با اینکه برپایی دامگاه دو ماه پیش از آمدن پرندگان مهاجر کار پرزحمتی است؛ اما هنوز هستند کسانی که در شمال ایران به این شغل سنتی مشغولند؛ شغلی که چهره محیط طبیعی را دستکاری نمی‌کند و صید پرنده برخلاف بسیاری از انواع دیگرش بر توسعه پایدار استوار است؛ همان توسعه‌ای که استفاده انسان را از طبیعت نفی نمی‌کند و هدفش رساندن مواهب طبیعت به نسل‌های آینده است. دامگاه‌ها در عین‌حال بهشت پرنده‌نگران هم هستند؛ چرا که بر خلاف زیستگاه تابستانی‌شان که هر گونه‌ای برای خود قلمرویی دارد در این تالاب‌های مصنوعی انواع پرندگان گردهم می‌آیند؛ مجموعه دامگاه‌ها در تالاب بین‌المللی فریدونکنار با نام‌های "فریدونکنار"، "اِزباران"، "سُرخرود" شرقی و ‌غربی است.

دامگاه‌دار اردک وحشی را گیر انداخته. برای آن‌که اردک بی‌حرکت شود و فرار نکند، دو بال اردک وحشی را در هم می‌کنند. وقتی بال‌های اردک به هم گیر می‌کند چنان بی‌حرکت می‌شود که اگر نبضش را در دست بگیرند حس می‌کنند انگار مرده.


http://www.iranfars.ir/upload/group/...2964330_03.jpg

کار دست خِبره

این حصارهای منظم تو در تو همه کار دست است. کاری سخت برای اهل فن و خِبره‌های دامگاه‌داری. حصار‌ها را در تابستان جمع‌آوری می‌کنند و با دقتی منحصربه‌فرد به‌ هم می‌دوزند تا دامگاه شکل گیرد.

http://www.iranfars.ir/upload/group/...2964330_04.jpg

پرواز از ناکجا
اردک سرسبز زیرک به سوی اردک‌های وحشی پرتاب شده تا فریبشان دهد. دامگاه به خوبی استتار شده و برای همین اردک‌های وحشی نمی‌دانند که این اردک تعلیم‌دیده از دست چه کسی و برای چه نیتی به پیشوازشان آمده است.
دیواره دامگاه در آن دورها به خوبی مشخص است. البته برای ما، نه برای پرنده‌ها که قرار است بعضی‌هایشان صید شوند. غازها که در پاییز و زمستان به این‌ تالاب می‌آیند تمام باقیمانده سبز شده از شالی برنج فصل قبل را به همراه علف‌های هرز هرس می‌کنند. فقط آب صاف باقی می‌ماند که به قول محلی‌ها "آب‌تخت" می‌شود.
نیازی به هدایت نیست؛ رفقای اردکی خودشان راه را بلدند. در راه در سکوت به‌ سوی "سرکیمه" می‌روند تا نوبت به پروازشان برسد و یکی یکی به آسمان پرتاب شوند. قرار اردک‌ها با دامگاه‌دار آوردن اردک‌های وحشی به "دوما چال" یا همان تله دامگاه است.


http://www.iranfars.ir/upload/group/...2964331_07.jpg

تله‌ای برای غیرخودی‌ها
این‌جا دوما چال یا همان تله است. حتی وقتی تور روی سر رفقای اردکی می‌افتد، باز هم آرام منتظر می‌مانند تا دوست آدمیزادشان از راه برسد و آن را بردارد. البته این سرنوشت اردک‌های وحشی نیست. آن‌ها سرنوشت خوبی ندارند.
بعد از یک صید موفقیت‌آمیز، به هر دو سوی ماجرا غذا می‌رسد؛ مشتی دانه برای اردک‌های دست‌آموز و چندتایی اردک وحشی برای انسان. قرار انجام یافته و اردک‌های تعلیم‌دیده مزدشان را می‌گیرند.


behnam5555 04-17-2011 06:47 PM


تعدادی ازمردان بزرگ ایران زمین

آذرباد : یکی از موبدان و دانشمندان ایرانی در زمان اردشیر بابکان


آذربرزین : پسر فرامرز که با بهمن پسر اسفندیار جنگید که یکی از پهلوانان ایرانی میباشد و آتشکده ای هم به همین نام وجود دارد



آذر کیوان : حکیمی و عالمی ایرانی از سرزمین فارس که در قرن یازدهم هجری حیات داشته است .



آرش : ملقب به کمانگیر . پهلوان ایرانی در عهد منوچهر شاه که در تیر اندازی سر آمد زمان خود بوده است که در جنگ میان منوچهر و افراسیاب قرار بر پرتاب کردن تیری میگذارند تا مرز میان ایران و توران را تعین کند آرش از طربستان تیری پرتاب کرد که در مرو فرود آمد و بعد از آن جانش را در راه ایران زمین فدا نمود .



آریه : سردار معروف و بزرگ ایرانی که به حمایت از پادشاهی کورش برخواست .



آیین گشسب : سردار بزرگ ایران که در زمان هرمز چهارم فرماندهی لشگر ایران را بر عهده داشت



ابومسلم خراسانی : عبدالرحمن بن مسلم خراسانی یکی از دلیران و آزادیخواهان ایران که در سال 129 هجری در مرو و بر ضد مروان بن حمار خلیفه اموی قیام نمود و در صدد بر آمد که نهضتی ایرانی و بدور از فرهنگ تازیان در ایران بر پا کند که به همین دلیل نامش جاوید گشت .



آریوبرزن : سردار بزرگ ایران که با شهامتی در خور ستایش و ماندگار لشگر ایران را تا آخرین لحظه در برابر ارتش اسکندر نگهداشت و مقاومت نمود و جان سپرد و حماسه ای در تاریخ ایران از خود بر جا گذاشت .



استاذسیس : سردار دلیر ایران که در نواحی هرات و بادغیس و سیستان بر ضد منصور خلیفه ستمگر عباسی قیام کرد و عاقبت به فرمان منصور در بغداد به دار آویخته شد و یکی از سمبلهای عرب ستیزی را در ایران به جای گذاشت و درس وطن پرستی در برابر یورش بیگانگان برای جوانان به جای گذاشت .



اشک : بنیانگذار سلسله شاهنشاهی اشکانیان که دست حکومت سلکوکیان ( یوناینان ) را که حدود 100 بر کشور ما تسلط پیدا کرده بودند و کشور ما را اشغال نموده بودند کوتاه کرد و حکومتی برخواسته از فرهنگ ایرانی بر پا کرد .



انوشیروان : ملقب به نوشیروان دادگر . پادشاه معروف ساسانی که با بنیان گذاشتن قوانین حکومتی و دادگستری خود نامش را در تاریخ ایران به ثبت رساند .



بابک خرمدین : سردار دلیر و پیشوای نهضت خرمدینیان یا سرخپوشان که بر ضد حکومت عرب قیام کرد و 22 سال دست یورش گران عرب را از کشور ما کوتاه کرد و مبدل به سمبلی از مقاومت ایرانیان در برابر حمله بیگانگان به کشور شد . که در نهایت وحشیگری به دست معتصم تکه تکه شد ولی نامش همیشه جاوید گشت .



برزمهر : پهلوان و دلیر مرد ایران در زمان پادشاهی بهرام گور



برزویه : طبیب و اندیشمند مخصوص انوشیروان عادل که کتاب کلیله و دمنه را از هند به ایران آورد و به زبان پهلوی ترجمه کرد .



بلاش : یکی از پادشاهان اشکانی که به اشک بیست و دوم معروف بود و در سالهای 51 تا 77 میلادی پادشاهی ایران را بر عهده داشت و خدمتی بزرگ به ایران زمین نمود . زیرا کتاب ارزشمند ایرانیان ( اوستا ) که در زمان حمله اسکندر به ایران از میان رفته بود با تلاش و همت او دوباره گردآوری شد .



بوذرجمهر : معروف ترین و اندیشمند ترین وزیر دربار انوشیروان دادگر که گفتگوی های خرد ورزانه او در تاریخ ایران ثبت گشته است .



بهرام چوبین : سردار دلیر ایران که در زمان پادشاهی هرمز چهارم ایران را از حمله وحشیانه ترک ها نجات داد و با لشگر کشی و حمله به آنان ارتش آنان را شکست داد . که بعدها در جنگ با رومیان شکست خورد .



پیروزان : یکی از سرداران ایرانی در زمان یزدگرد سوم . که در جنگهای ایرانیان با اعراب رشادتهای از خود بر جای گذاشت .



تنسر : پیشوای بزرگ دینی (زرتشتی) ایرانیان در زمان پادشاهی اردشیر بابکان عنوان هیربدان هیربد را داشته است که گامهای بزرگ در راه دین بهی برداشته است .



جمشید : پسر طهمورث - چهارمین پادشاه پیشدادی . که جشن نوروز را بنیان نهاد و رسوم و آیین هایی شادی برای ایرانیان بر جا گذاشت که او را جم یا جمشاسب هم گفته اند .



جاماسب : مردی دانا و خردمند که گفته اند داماد زرتشت اسپیتمان بوده و نیز وزیر گشتاسب شاه .



حلاج : حسن ابن منصور حلاج . از عرفای مشهور قرن سوم هجری که با گفتن عقاید مخالف خود علیه اعراب به شهرت رسید . او را صاحب کشف و کرامت دانسته اند و چون در زمان المقتدر خلیفه عباسی خلاف موازین و عقاید اسلامیان افراطی آن زمان سخن گفته بود به اصرار فقهای بغداد او را دستگیر و مدت هشت سال در زندان سر کرد و سپس وی را از زندان در آوردند و بعد از زدن هزار ضربه شلاق به وی هر دو دست وی را قطع کردند و سپس هر دو پای وی را بریدند و بعد جسدش را سوزاند واین وحشیگریهای اعراب که به نام اسلام کردند هزاران بار در تاریخ ما به ثبت رسیده است .



خسرو پرویز : یکی از پادشاهان با شکوه و جلال - تاریخ ایران که در ساخت کاخ تیسوفن و مدائن نقش بزرگی ایفا نمود که این کاخ بعدها به کاخ سفید ایرانیان ملقب گشت و یکی از زیبایی های تاریخ ( از نظر هنر پارسی و آرکهای بکار رفته شده در آن ) شمرده میشود . خسرو پرویز سازنده حماسه بزرگ خسرو و شیرین نیز بود که عشق جاودانه اش به شیرین برای همیشه در تاریخ به ثبت رسید . که با اندوه بعدها از فره ایزدی دور میگردد و از آن مقام و ابهت خود میکاهد .



خشیارشا : فرزند داریوش کبیر . او یکی دیگر از جانشیانان بر حق پادشاهی هخمانشیان بود که وی را فاتح سرزمین های یونان میداند . او یونان را که شامل 20 کشور بود به کلی تصرف کرد . دلیل لشگر کشی وی عدول کردن یونانیان از قوانین آن روزگار بود زیرا لیدی که جزوی از ایران بود توسط یونان به آتش کشیده شده بود و خشیارشا در صدد بر آمد این کار زشت را که در آن زمان نزد پارسیان گناه محسوب میشده است جبران نماید که موفق نیز شد .


داریوش کبیر : در سال 521 بر تخت پادشاهی ایران زمین جلوس کرد و بزرگترین و شکوهمند ترین پادشاهی تاریخ را از خود به جای گذاشت . او پیرو دین بهی و مزدیسنا زرتشت بود و همواره منش و بزرگی کورش را دنبال میکرد . او ساخت کاخ پرسپولیس را آغاز نمود و بعد از سه سال بررسی و ساختن ماکت از کاخ پرسپولیس با کمک مهندسی مصری که بعدها به موزه هنر تمام کشورها شناخته شد بنای این کاخ جاودانه را گذاشت و بیش از نمی از آن را در زمان خود ساخت و ادامه ان توسط جانشینش خشیارشا تکمیل و بعد از وی فرزند او . داریوش بزرگ کانالی در 2500 سال پیش ساخت که بعدها به کانال سوئز معروف گردید . طول این کانال دریایی به بیش از 161 کیلیومتر میرسیده است و از عرض آن دو کشتی به راحتی عبور میکردند . داریوش بزرگ خطی جدید برای ایرانیان بوجود آورد که بعدها از خطوط رایج دنیا شد . داریوش بزرگ ایران را به بزرگ ترین کشور جهان مبدل کرد ( بیش از 28 کشور ) . داریوش بزرگ آموزش رایگان را برای قشر عوام کشور به صورت اجباری در آورد و طرح سواد آموزی را اجباری نمود . و هزارات اقدام دیگر .

رابعه : نخستین زن ایرانی که پس از حمله وحشیانه اعراب به ایران و تسلط کامل به کشورمان به زبان پارسی اصیل شروع به سرودن شعر کرد . زمانش را برابر با رودکی گفته اند . گفته شده است که حارث برادر رابعه غلامی خوبرو به نام بکتاش داشت که بعدها رابعه عاشق بکتاش میشود که در اثر این عشق حارث فرمان میدهد که رابعه را به حمام ببرند و رگهایش را بزنند و بعد از آن درب حمام را گل بگیرند که بعد از آن رابعه با خون خود شعرهایش را بر دیوار حمام نوشت و به ناکامی از جهان بدرود گفت .


رستم : ملقب به تهمتن . پهلوان بزرگ ایران . فرزند زال و رودابه . نواده سام و مهراب کابلی که در عهد کیقباد و کیکاوس و کیخسرو با تورانیان جنگید و از خود دلاوری ها و رشادتهای شگفت انگیز بر جای گذاشت . رستم در جنگ با اعراب تازی قهرمانانه از دنیا رفت.



رستم فرخزاد : سردار کبیر ایران که در جنگ با اعراب کشته شد . او سپهسالار بزرگ ارتش ایران در زمان پادشاهی یزدگرد سوم بود که حماسه ای در جنگ قادسیه بوجود آورد که تاریخ نیاکانمان را زیبا تر از همیشه ساخت .



زرتشت اسپیتمان : نخستین پیام آور صلح و خرد و اندیشه جهان که تاریخ زیستن او را از حدود قرن هفتم قبل از میلاد تا 1735 قبل از میلاد تخمین زده اند که هنوز هیچ تاریخ شناسی نتواسته است از زمان او آگاهی پیدا کند . او ایرانیان را به پرستش خدا یگانه دعوت کرد . نام پدرش پورشسب و نام مادرش دغدو . که گفته اند یکی از دلایل بوجود آمدن بزرگترین امپراتوری تاریخ در زمان شاهنشاهی هخامنشیان گرویدند پادشاهان آن زمان به دین زرتشتی بوده است .



سعدی : یکی از بزرگترین شعرا و فصحاء و سخن سرایان ایران و جهان . که زبان پارسی را پس از ترک تازی های مغول دوباره زنده و جاودانه کرد . او سبکی نوین بوجود آورد که هنوز هم سرمشق نویسندگان فارسی زبان است گلستان و بوستان او یکی از شاهکارهای ادبی ایران است که در نهایت در سال 691 هجری در شیراز فوت میکند .



سنباد : یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکوتهای غارتگر اعراب در ایران که به جان و مال و ناموس ایرانیان تجاوز میکردند . او اهل نیشابور بود و پس از اینکه منصور خلیفه عباسی - ابومسلم خراسانی را کشت وی در نیشابور به خونخواهی از ابومسلم که فردی ایرانی و وطن پرست بود برخواست و قیام کرد که در نهایت با شصت هزار نفر از یارانش توسط اعراب بیابانگرد و کشتارگرکشته شد .



سورنا : او نه تنها یکی از بزرگترین سردار ایران محسوب میشود بلکه در زمان پادشاهی اشکانیان بزگترین سردار تاریخ جهان نیز نام گرفته بود . او سپهسالار ارتش ایران بود که در سال 53 قبل از میلاد کراسوس سردار مشهور روم را با سپاهیان بیشمارش شکست داد و تاریخ ایران زمین را دگرگون نمود .



سیاوش : یکی از اسطوره های ملی ایرانیان . که زمان های مدیدی سوگ سیاوش را هر ساله گرامی میداشتند . پسر کیکاوس و پدر کیخسرو . سودابه زن کیکاوس عاشق او شد که سیاوش از او امتناع ورزید . سودابه به همین جهت اورا نزد پدر متهم ساخت و سیاوش به توران نزد افراسیاب رفت و دختر وی را به زنی گرفت . گرسیو برادر افراسیاب به سیاوش حسد برد و افراسیاب را وادار به کشتن او کرد . که کشته شدن سیاوش باعث جنگهای طولانی و غضب ناکی میان ایرانیان و تورانیان گشت .



شاپور ذوالاکتاف : شاپور دوم پادشاه مقتدر ساسانی که پس از خلع آذر نرسی بر تخت پادشاهی ایران جلوس کرد و هفتاد سال پادشاهی کرد . او یکی دیگر از پادشاهان بزرگ ایران است که چندین بار از حمله اعراب به ایران جلوگیری کرد و با اندیشه نیک سرزمین آریایی ما را از هجموم بیگانگان محفوظ داشت . او را به این جهت ذوالاکتاف میخوانند که دارای شانه های پهن و بزرگ بود . در بعضی از کتب تاریخی گفته است به دلیل آنکه پس از اسیر کردن مهاجمین ( اعراب ) از کتف آنان طنابی عبور میداده و همه را به طناب میکشیده ذوالاکتاف نامیده شده ولی این باور با ابهت و منش نیاکان ما در تضاد است .



شاهین : یکی از بزرگ سرداران و سپهسالاران ایران در زمام پادشاهی خسرو پرویز ساسانی .



شیدرنگ : پزشک و فیلسوف ایرانی در عهد ضحاک که پزشکی را یکی از مشاغل واجب الوجوب میدانسته .



عمر خیام : فیلسوف - منجم - ریاضیدان و اندیشمند ایران زمین . که نه تنها ایران را دگرگون نمود بلکه تاثیری ژرف در جهان از خود برجای گذاشت . هم اکنون تندیس این بزرگ مرد در دانشگاه فلورنس ایتالیا نصب است و فلسفه و خصوصیات او تدریس میشود . او در زمان جلال الدین ملکشاه سلجوقی زیست کرد و از قوانین اعراب بیابانگرد که سایه در کشورمتمدن ما گسترانیده بود به تنگ آمده بود و رباعیات بسیاری در شکایت از آنان به روشنی گفت .



فردوسی : حکیم فرزانه ابوالقاسم حسن ابن اسحق . شاعر نامی ایران که ایران را پس از 200 سال از دست زبان اعراب نجات داد و دوباره زبان پارسی را به کشور هدیه کرد . او در سال 329 در قریه باژ از توابع طوس پا به حیات گذاشت و مدت 35 سال از عمر خود صرف جمع آوری تاریخ ایران به صورت نظم و شعر کرد که منبع گردآوری او از کتاب خدای نامه شاهنشاهی ساسانیان بود . اما حاکم وقت سلطان محمود غزنوی رنج او را ضایع کرد و او را آزرده و رنجیده خاطر نمود . او بزرگترین شاهکار ادبی جهان را بوجود آورد که هم اکنون کشورهای مختلفی یادواره او را گرامی میدارند و او در نهایت اندوه در سال 411 هجری در طوس درگذشت . که بدلیل سروده های جنجالی او علیه اعراب و نکوهش چنیدن باره آنان - مسلمانان بر جشدش نماز نگذاشتند و وی را در گورستان مسلمان خاک نکردند ولی او در تاریخ جاوید ماند .


کاوه آهنگر : آهنگری که چرم پاره خود را بر سر نیزه زد و ضحاک تازی را از تخت پادشاهی ایران به زیر افکند و بعدها چرم وی به درفش ملی کاویانی مبدل گشت . کاوه با یاری مردم ضحاک تازی را در کوهها حبس کرد و فریدون را به سمت پادشاه ایران نشاند

کمبوجیه : کامبوزیا یا کامبیز . فرزند کورش کبیر . او با اقتداری ستودنی و باور نکردنی در سال 525 قبل از میلاد سرزمین های مصر را بدیلی عمل نکوهیده مصریان در برابر ایرانیان ( تعدای از ایرانیان را در مصر کشتند و به تمسخر پرداختند ) فتح کرد و کل مصر به زیر چتر پادشاهی ایران در آورد . او پیرو مزدیسنا زرتشت بود و همواره دین بهی را دنبا میکرد . وی در راه بازگشت خبر دار شد که فردی به نام بردیه یا گئومات ادعای پادشاهی ایران نموده است و به نام برادر او کل پادشاهی را از آن خود کرده و دست به جنایات و کشتار مردم ایران زده . که در نهایت از اندوه این کار نکوهیده او جان داد .


کورش کبیر : یکی از بزرگترین پادشاه تاریخ ایران و جهان که بدلیل اخلاق و منش و کردار نیک نامش در تاریخ به ثبت رسید . او اولین اعلامیه حقوق بشر و آزادی انسانها را در جهان صادر کرد . او نیز پیرو دین مزدیستا زرتشت بود . که همواره تاریخ از او به عنوان یکی از نوابغ بشریت نام میبرد . او پادشاه ماد را شکست داد . پادشاه لیدی را نیز مغلوب ساخت و بابل را که یکی از بزرگترین مراکز جهان آن روزگار بود به کلی فتح کرد و پس از ورود به بابل به احترام به خدای مردوک آنان تاجگذاری نمود تا حسن نیت خویش را به ملت مغلوب به اثبات برساند به صورتی که آنان وی را فرستاده خدا مینامیدند. پس از آن بنای بزرگترین شاهنشاهی و امپراتوری تاریخ را بنا نهاد که در نهایت در سال 528 قبل از میلاد در جنگ با سکاهای خونریز کشته شد . هم اکنون تندیس این بزرگ مرد در سیدنی استرالیا و یکی از پارکهای بزرگ ایالات متحده و سازمان ملل متحد از طلای خالص نصب میباشد و اعلامیه او در سازمان ملل نقش سمبل آزادی و دموکراسی را برای نخستین بار در جهان ایفا میکند .


کیخسرو : سومین پادشاه مقتدر کیانی به خونخواهی کشتن سیاوش برخواست و مدتهای زیادی با تورانیان جنگید و در نهایت آنان را مغلوب ساخت و افراسیاب را به دلیل کشتن سیاوش که نه تنها پدر وی بود بلکه یکی از قهرمانان نامی ایران بود کشت . پدرش سیاوش و مادرش فرنگیس بود .


کیومرث : نخستین پادشاه و بنیانگذار سلسله پیشدادی در هزاران سال پیش . نام وی در اوستا گیومرتا آمده است و ذکر شده است که زرتشتیان او را نخستین انسان میدانند . در زمان او مردم در غارها و کوهها بودند و بدن خود را با پوست حیوانات می پوشاندند .


گشتاسب : پنجمین پادشاه از سلسله کیانی . پسر لهراسب و پدر اسفتدیار روئین تن . گفته شده که زرتشت در زمان وی ظهور نموده است و گشتاسب شاه اولین کسی است که به زرتشت گرویده است و از مبلغان اصلی دین بهی میبشاد که در گسترش آن نقش مهمی ایفا کرده است .


مازیار : یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران . وی در طبرستان بنایی عظیم ساخت و در جهت بازگرداندن عظمت ایران به قبل از یورش تازیان تلاش کرد . وی در زمان معتصم عباسی قیام خود را آغاز کرد و در صدد بر آمد همگام با بابک خرمیدن دین بهی زرتشت را رواج دهند که در نهایت با جنگهای معتصم دستگیر و در بغداد کشته شد . او نیز یکی دیگر از تندیس های ملی گرایی ایرانیان در برابر تهاجم دیگر کشورها است .


مرداویج : پسر زیار . سردار بزرگ ایرانی که او نیز در جهت متلاشی کردن حکومت اعراب در ایران کوشید و جان داد . وی فرمانده لشگر اسفار پسر شیرویه عامل نصر بن احمد ساسانی بود . طبرستان را برای اسفار فتح کرد . پس از کشته شدن اسفار- مرداویج قزوین و همدان و اصفهان و اهواز را گرفت و لشگر المقتدر خلیفه جنایتکار عباسی را شکست داد . وی در کمال تاسف در حمام اصفهان به دست غلامان ترک کشته شد .


مهران : یکی دیگر از سرداران بزرگ ایران . وی از سپهسالاران ارتش ایران ( یزدگرد ساسانی ) بود و با اعراب بیابانگرد جنگید و ابوعبیده سردار مشهور عرب را به قتل رسانید .


نادر شاه : وی یکی از بزرگترین پادشاهان بعد از اسلام و نوابغ زمان خود بود . زمانی که افغانها و روسها و عثمانی ها از اطراف به ایران هجوم آورده بودند و در جهت متلاشی کردن ایران حمله کرده بودند نادر برخواست و مملکتی را که در نهایت هرج و مرج بود همصدا کرد و لشگر بزرگی آماده کرد و نزد شاه طهماسب رفت و به عنوان فرمانده ارتش ایران به آنان حمله کرد . فتنه ها را خواباند . افغانها را بیرون کرد . عثمانی ها و روسها را شکست داد و در سال 1148 هجری بعد از خلع شدن شاه طهماسب بر مسند پادشاهی ایران جلوس کرد . بعد از آن هندوستان را به طور کامل فتح کرد و غنائم بسیاری از آنجا به ایران آورد . وی در نهایت تاسف در 1160 هجری توسط چند تن از سران قزلباش در اطراف قوچان کشته شد ولی نامش جاودانه در ایران ماند .


نظامی گنجوی : حکیم ابومحمد الیاس بن زکی بن موئد . در سال 535 در شهر گنجه متولد شد وی یکی از بزرگترین شاعران ایران زمین است که به گفته پارسی شناسان بعد از فردوسی او قراردارد . وی حماسه خسرو پرویز پادشاه ایران را با شیرین به شاهکاری ادبی تبدیل کرد . مخزن الاسرار - منظومه لیلی و مجنون - هفت پیکر - و اسکندر نامه از دیگر شاهکار های او است .

یعقوب لیث : یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران که گامهای اساسی در جهت بر اندازی تازیان در ایران برداشت و نمونه دیگری از وطن پرستی ایرانیان در برابر هجوم بیگانگان به کشور شان بود . او پسر لیث رویگر بود . بواسطه کفایت و جوانمردی و دلیری از رویگری و عیاری به امارت سیستان رسید . سپس هرات و کرمان و شیراز و خراسان را گرفت و در جهت پاکسازی ایران از دست اعراب گام برداشت . وی بر ضد معتمد خلیفه کشتارگر عباسی قیام کرد و برای نابود ساختن حکومت عرب - جوانمردانه جنگید . سپس قصد حمله به بغداد را کرد و در صدد آمد که خلیفه عرب را بکشد لیکن عمرش کفاف نداد و در اثر بیماری در گندی شاپور درگذشت .



behnam5555 04-17-2011 06:50 PM

سرهنگ زاده ای را بر در سرای اغلمش ديدم که عقل و کياستی و فهم و فراستی زايدالوصف داشت، هم از عهد خردی آثار بزرگی در ناصيه ی او پيدا.
بالاى سرش ز هوشمندى
مى تافت ستاره بلندى
فی الجمله مقبول نظر افتاد که جمال صورت و معنی داشت و خردمندان گفته اند توانگرى به هنر است نه به مال ، بزرگى به عقل است نه به سال .
ابنای جنس او بر منصب او حسد بردند و به خيانتی متهم کردند و در کشتن او سعی بی فايده نمودند . دشمن چه زند چو مهر باشد دوست؟ ملک پرسيد که موجب خصمی اينان در حق تو چيست؟ گفت : در سايه ی دولت خداوندی دام ملکه همگنان را راضی کردم مگر حسود را که راضی نمی شود الا به زوال نعمت من و اقبال و دولت خداوند باد.
توانم آن كه نيازارم اندرون كسى
حسود را چه كنم كو ز خود به رنج در است
بمير تا برهى اى حسود كين رنجى است
كه از مشقت آن جز به مرگ نتوان رست
شوربختان به آرزو خواهند
مقبلان را زوال نعمت و جاه
گر نبيند به روز شب پره چشم
چشمه آفتاب را چه گناه ؟
راست خواهى هزار چشم چنان
كور، بهتر كه آفتاب سياه


behnam5555 04-17-2011 06:52 PM




در خواب بدم مرا خردمندی گفت
کز خواب کسی را گل شادی نشکفت
کاری چکنی که با اجل باشد جفت
می خور که بزیر خاک میباید خفت
@
در دایره‌ای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست
@
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پرده اسرار فنا خواهی رفت
می نوش ندانی از کجا آمده‌ای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت
@
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده‌ست
دریاب که هفته دگر خاک شده‌ست
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شده‌ست و سبزه خاشاک شده‌ست


حکیم عمرخیام

behnam5555 04-17-2011 06:56 PM

ساعت لطفا!!!


مردجوان :ببخشید آقا میشه بگین ساعت چنده پیرمرد:معلومه که نه چرا آقا ..مگه چی ازتون کم میشه اگه به من ساعت رو بگین ؟؟یه چیزایی کم میشه ...و اگه به تو ساعت رو بگم به ضررم میشه ولی آقا آخه میشه به من بگین چه جوری؟؟ببین اگه من به تو ساعت رو بگم مسلما تو از من تشکر میکنی و شاید فردادوباره از من ساعت رو بپرسی نه؟؟خوب ..آره امکان داره امکانش هم هست که ما دو سه بار یا بیشتر باز هم همدیگه رو ملاقات کنیم و تواز من اسم و آدرسم رو هم بپرسی خوب... آره این هم امکان داره یه روزی شاید بیای خونه من و بگی داشتم از این دور ورا رد میشدم گفتم یهسری به شما بزنم و منم بهت تعارف کنم بیای تو تا یه چایی با هم بخوریم..وبعد این تعارف و ادبی که من به جا آوردم باعث بشه که تو دوباره بیای دیدن من و در اون زمانه که میگی به به چه چایی خوش طعمی و بپرسی که کی اونو درستکرده آره ممکنه بعدش من به تو میگم که دخترم چایی رو درست کرده و در اون زمان هست که بایددختر خوشگل و جوونم رو به تو معرفی کنم و تو هم از دختر من خوشت بیادلبخندی بر لب مرد جوان نشستدر این زمان هست که تو هی میخوای بیای و دختر منو ملاقات کنی و ازش میخوای باهات قرار بزاره و یا این که با هم برین سینمامرد جوان از تجسم این موضوع باز هم لبخند زددختر من هم کم کم به تو علاقمند میشه و همیشه چشم انتظارته که بیای و پس ازملاقات های مکرر تو هم عاشقش میشی و ازش درخواست میکنی که باهات ازدواج کنه مرد جوان دوباره لبخند زدیه روزی هر دو تاتون میایین پیش من و به عشقتون اعتراف میکنین و ازمن واسه عروسیتون اجازه میخواین اوه بله ...حتما و تبسمی بر لبانش نشست پیرمرد با عصبانیت به مرد جوان گفت:من هیچوقت اجازه نمیدم که دختردسته گلم با آدمی مث تو که حتی یه ساعت مچی هم نداره ازدواج کنه..میفهمی؟؟؟؟ و با عصبانیت دور شد.


behnam5555 04-17-2011 07:01 PM


نجس ترین چیز دنیا!


روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها دردنیای خاکی چیست.
برای همین کار وزیرش را مامور میکند که برود و این نجس
ترین نجس ترینها را پیدا کند و در صورتی که آنرا پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد.
وزیر هم عازم سفر می شود و پس ازیکسال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که با توجه به حرفها و صحبتهای مردم باید پاسخ همین مدفوع آدمیزاد اشرف باشد.
عازم دیار خود می شود در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گویدبگذار از او هم سؤال کنم شاید جواب تازه ای داشت بعد از صحبت با چوپان، اوبه وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد

و وزیر نشنیده شرط را می پذیرد چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری وزیرآنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گویدتو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است تواین کار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش.
خلاصه وزیربه خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می کند و آن کار را انجام میدهد سپس چوپان به او می گوید: ” کثیف ترین و نجس ترین چیزها طمع است که توبه خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس ترین است بخوری” !!!!


behnam5555 04-17-2011 07:09 PM




شهريار در اشعار ديگر شعرا

هـ . ا. سايه( هوشنگ ابتهاج)
ترانه غزل دلكشم مگر نشنفتي
كه رام من نشدي آخر اي غزال دميده
خموش سايه كه شعر تو را دگر نپسندم
كه دوش گوش دلم شعر شهريار شنيد
***
نيما يوشيج
رازي ست كه آن نگار مي داند چيست
رنجي است كه روزگار مي داند چيست
آني كه چو غنچه در گلو خونم از اوست
من دانم و شهريار مي داند چيست
***
مفتون اميني
چون دل مفتون ترا مشكل به دست آورده است
كي رها مي سازدت اينگونه آسان شهريار
اولين استاد شعر و آخرين سلطان عشق
هر كجا نام تو در آغاز و پايان شهريار
***
پژمان بختياري
زين شهر مردپرور و زين شهر عشق زاي
برخيزد ْآنچه ماية غرور و وقار ماست
گه شهريار پرورد اين شهر، گاه شمس
كز نامشان تفاخر ملك و ديار ماست
***
مهرداد اوستا
شعر همان عشق كه با شهريار
كرد سرافرازي و نام آوري
شعر همان فتنه و آذرم و راز
كز نگه دوست كند دليري
***
بيژن ترقي
به شهريار بگو شهريار مي آيد
دوباره بخت ترا در كنار مي آيد
بگو كه عرصة شعر و ادب بپيرايند
كه از سواد دل آن شهسوار مي آيد
***
فريدون توللي
اي شهريار نغمه كه با چتر زرفشان
دستانسراي عشق و خداوند چامه اي
از من ترا به طبع گرانمايه، صد درود
ز آنرو، كه در بسيط سخني، پيش جامه اي
***
مهدي اخوان ثالث
شهريارا تو همان دلبر و دلدار عزيزي
نازنينا، تو همان پاك ترين پرتو جامي
اي براي تو بميرم، كه تو تب كردة عشقي
اي بلاي تو بجانم، كه تو جاني و جهاني
***
فريدون مشيري
در نيمه هاي قرن بشر سوزان
اشك مجسمي بود، در چشم روزگار
جان ماية محبت و رقت
ايواي شهريار
***
عمران صلاحي
شهريار حزن بودي، خانه ات بيت الحزن
پادشاه قلعة خاموش روح خويشتن
شهر ويراني سراسر خانه هايش سوخته
بادهاي در به در چرخان و بر در حلقه زن


behnam5555 04-17-2011 07:18 PM

تغذيه سالم

براي تغذيه سالم سه كلمه را بايد به خاطر سپرد: ترتيب، تنوع، تناسب

ترتيب: يعني از مواد موجود در پايين هرم تغذيه بايد بيشتر مصرف كرد. پس غذاي اصلي بايد شامل نان، برنج، ماكاروني، ميوه و سبزي باشد و قند و چربي كمتر از همه مصرف شود.

تنوع: يعني از همه مواد موجود در هرم تغذيه بايد مصرف شود و غذا متنوع باشد و هيچ يك از طبقات هرم حذف نشود.

تناسب: يعني تغذيه بايد با سن و شرايط جسمي و فعاليت بدني فرد متناسب باشد. مثلا زنان باردار و شيرده، كودكان و نوجوانان، انرژي و پروتئين بيشتري نياز دارند و مجازند از قندها و چربي ها و گوشت و حبوبات بيشتري در رژيم روزانه خود استفاده كنند.

چند توصيه:
1- مصرف غذاهاي چرب، شور، شيرين و گوشتي را بشدت كاهش دهيد.

2- در هر سه وعده غذايي از انواع ميوه ها و سبزيها مصرف كنيد، به طوري كه روزانه بيش از نيم كيلوگرم ميوه و سبزي در رژيم شما باشد. (وجود الياف طبيعي در ميوه و سبزيجات باعث مي شود كه مواد سرطانزا و زيان آور براحتي از بدن دفع شود و كار كرد دستگاه گوارش بصورت مطلوب باشد و از سرطان و سكته قلبي پيشگيري شود).

3- از افزايش وزن خود جلوگيري كنيد. براي كاهش وزن آنچه مهم تر از خوردن است فعاليت بدني و ورزش مناسب و مداوم است.

4- از مصرف گوشت قرمز بكاهيد و از حبوبات به عنوان جايگزين گوشت استفاده كنيد و هفته اي حداقل دو بار ماهي مصرف كنيد. گوشت مرغ، بهتر از گوشت قرمز است.

5- مصرف چربي را به حداقل برسانيد، روغن حيواني مصرف نكنيد و به جاي آن از روغن نباتي مايع استفاده كنيد، مصرف كره حيواني را به حداقل برسانيد و آنرا با كره گياهي جايگزين كنيد.

6- از مواد غذايي محتوي مواد نگهدارنده مانند سوسيس و كالباس و سس ها كمتر استفاده كنيد. همچنين نوشابه هاي گازدار را كمتر مصرف كنيد.

7- ترشيجات و خيار شور مصرف نكنيد و به جاي آن سالاد مصرف كنيد.

8- روزانه مصرف دو ليوان شير كم چربي و لبنيات (ماست) براي جلوگيري از پوكي استخوان و حفظ سلامتي بخصوص براي افراد مسن ضروري است.

9- هر روز آب كافي بنوشيد تا به بيماري سنگ كليه مبتلا نشو يد.


تهيه شده توسط دکتر حامد دقاق زاده (متخصص بيماريهاي داخلي - استاديار دانشگاه علوم پزشکي اصفهان)


behnam5555 04-17-2011 07:33 PM


افسانه

تعریف افسانه

افسانه که در کتب لغت، مترادف واژه های: قصه و اسطوره به کار رفته است از لحاظ ادبی به سرگذشت یا رویدادی خیالی از زندگی انسانها، حیوانات، پرندگان یا موجودات و همی چون دیو و پری و غول و اژدها اطلاق می شود که با رمز و رازها و گاه مقاصدی اخلاقی، آموزشی توأم است و نگارش آن بیشتر به قصد سرگرمی و تفریح خوانندگان انجام می گیرد.


تفاوت افسانه و اسطوره

میان افسانه با اسطوره و قصه تفاوتهایی وجود دارد. اسطوره ها ریشه در "اندیشه مذهبی، خرافات، سحر و جادوگری و افسون کاری " دارند و جنبه های سمبولیک آنها باعث می شوند که در حال و هوای رویدادهایشان مافوق انسانها به وجود آیند و نیروی خدایی به آنان داده شود. بنابراین از جمله فرقهای بین افسانه و اسطوره این است که افسانه ها هیچگاه مرجع ایمان و اعتقاد ملتی نیستند و صرفاً زائید خیالند و اغلب برای مشغول کردن و مسرت خاطر خواننده و شنونده ساخته شده اند، در حالی که اساطیر توام با معجزات، معتقدان مذهبی بوده و مضامینی را در بردارند که از اتفاقات و حوادث واقعی سرچشمه گرفته است. به تعبیری دیگر: اساطیر، شامل روایاتی از اعمال فوق العاده انسانها یا موجوداتی آرمانی است که زاده تخیل افراد یا اقوام بوده و خود از حوادث تاریخی و واقعی که در بستر زمان تغییر شکل یافته است نشأت گرفته اند.

و فرق میان افسانه با قصه نیز در این است که افسانه قالبی است که کلیه ویژگیهای لفظی قصه را داراست با این تفاوت که عناصر خیالی و امور خارق العاده در آن زیادتر و قوی تر است.

افسانه های ایرانی، بخش عظیمی از فولکورغنی ما را تشکیل می دهد و قرنهاست که زندگی و آداب و رسوم جامعه ما ایرانیان با هزارن افسانه و قصه ممزوج است.

افسانه ها- بطور کلی- در زندگی و ادبیات هر قوم و ملتی دارای اهمیت و شایان مطالعه است. جمعی از دانشمندان علم فولکور معتقدند که هند، مهد بسیاری از افسانه هایی است که هم اکنون در کشورهای جهان و از جمله ایران وجود دارد. پس از اسلام ترجمه های متعدد و منظمی از افسانه ها توسط ایرانیان از آثار پهلوی به زبان عربی و فارسی دری به عمل آمده و در حفظ بسیاری از این افسانه ها موثر بوده است.


انواع افسانه های فارسی

افسانه های موجود در زبان و ادب فارسی- همانند قصه های آن بسته به موضوع، سبک نگارش و تیپ قهرمانانشان، به انواع مختلف: عامیانه، ادبی، حماسی، عشقی، اخلاقی، مذهبی، ملی و با نامهای: کودکان، پریان، حیوانات و غیره تقسیم می شوند.


افسانه تمثیلی

اغلب قصه کوتاهی است درباره حیوانات که از آن با عنوان افسانه حیوانات نیز یاد شده است. در افسانه تمثیلی گاهی انسان و اشیاء نیز شخصیت های اصلی هستند. افسانه تمثیلی به علت خصوصیت تمثیلی آن دارای دو سطح است، سطحی حقیقی و سطحی مجازی.
در سطح حقیقی قصه ای درباره موضوعی نقل می شود و در سطح مجازی دورنمایه قصه یا خصلت و سیرت شخصیت قصه اشاره به موضوع دیگری دارد. سطح حقیقی اغلب با حیوانات سروکار دارد و در آنها حیوانات چون انسان رفتار می کنند و سخن می گویند و سطح مجازی همیشه جنبه ای از رفتار و کردار انسان را نشان می دهد؛ مثلاً قهرمانان به صورت حیواناتی با خصوصیات ممتاز و پسندیده یا شخصیت های شریر با صفاتی ناپسند و نکوهیده ظاهر می شوند، دوشیزگان معصوم به هیأت کبوتر و قو و خرگوش در می آیند و آدم های بی رحم و حیله گر به شکل لاشخور و روباه و گرگ. از نمونه های ممتاز و معروف افسانه های تمثیلی کتاب کلیله و دمنه است.


حکایت اخلاقی

حکایت اخلاقی نیز مثل افسانه تمثیلی گاهی از خصوصیت های تمثیلی برخوردار است اما شخصیت های آن مردمانند. حکایت اخلاقی که برای ترویج اصول مذهبی و درس های اخلاقی نوشته شده؛ قصه ساده و کوتاهی است که حقیقت های کلی و عام را تصویر می کند و ساختار آن نه به مقتضیات عناصر درونی خود بلکه در جهت تحکیم و تأیید مقاصد اخلاقی گسترش می یابد و این قصد و غرض معمولاً صریح و آشکار است.
بیشتر حکایت های قابوس نامه و گلستان سعدی و بعضی از قصه های "کلیه و دمنه" و "مرزبان نامه" و "جوامع الحکایات" از نوع حکایت های اخلاقی است.

افسانه پریان


قصه هایی است درباره پریان، دیوها، جن ها، غول ها، اژدها و دیگر موجودات مافوق طبیعی و جادوگرانی که حوادثی شگفت آور و خارق العاده را می آفرینند و در زندگی افراد بشر اغلب از بدجنسی و گاه از مهربانی تغییراتی به وجود می آورند. افسانه پریان اغلب پایانی خوش دارد و بخشی از ادبیات عامیانه است و از سنت شفاهی قصه گویی ملت ها، سینه به سینه به ما رسیده است. بعضی منشاء قصه های پریان را کتاب "هزار و یک شب" دانسته اند.


افسانه پهلوانان


قصه هایی است که در آن ها از نبرد میان پهلوانان و قهرمانان واقعی و تاریخی و افسانه ای صحبت می شود. این نوع افسانه ها در میان جهان اسطوره و جهان علم، جهان خیال و وهم و جهان واقعی معلق هستند.
بعضی از پهلوانان و قهرمانان این افسانه ها از نظری واقعی هستند و در حوادث واقعی تاریخی شرکت دارند اما اعمالی که از آن ها سر می زند چنان مبالغه آمیز است که گاهی پهلو به اسطوره و حماسه می زند و امروز نمی توان باور کرد که آن ها شخصیت های معمولی اند. از نمونه های افسانه پهلوانان می توان از پهلوانان قصه های بلند عامیانه مثل «سمک عیار»، «اسکندرنامه»، «ابومسلم نامه» و غیره نام برد.
بعضی ها گفته اند که شاهنامه فردوسی به سه دوره تقسیم شده، دوره نخست به پهلوانان اسطوره ای و دوره دوم به پهلوانان افسانه ای و دوره سوم به پهلوانان تاریخی اختصاص یافته است و از این لحاظ مثلاً کیومرث پهلوانی اسطوره ای، رستم پهلوانی افسانه ای و بهرام گور، پهلوانی تاریخی است.


اسطوره (اساطیر)

قصه ای است درباره خدایان و موجودات فوق طبیعی که ریشه اصلی آن ها اعتقادات دینی مردم قدیم است و خاستگاه و آغاز زندگی و معتقدات مذهبی و قدرت های مافوق طبیعی و اعمال قهرمان های آرمانی را بیان می کند. اسطوره، حقیقت تاریخی ندارد و پدید آورندگان اصلی آن ها ناشناخته اند.
اسطوره کمتر جنبه اخلاقی دارد و از این نظر از افسانه ها و حکایت ها متفاوت است. در اسطوره اغلب به مظاهر طبیعت و رویدادها و آفت های طبیعی ، شخصیتی انسانی داده شده و برای آن ها ماجراهایی آفریده شده است، مثلاً در اساطیر ایرانی، آناهیتا، ایزد بانوی جنگ و نگهدار آب است و ایزد تشتر نگهبان باران است. َ


اکنون ساعت 09:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)