درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد چومهمان خراباتی به عزّت باش با رندان که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد |
دل به امید روی او همدم جان نمیشود |
دوش میامد و رخساره بر افروخته بود
تا کجا دل غمزده ای سوخته بود |
دیدن روی ترا دیده جان بین باید |
تو بدري و خورشيد تو را بنده شدست
تا بنده ي تو شدست تابنده شدست |
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم |
مكن از خواب بيدارم خدايا
كه دارم خلوتي خوشبا خيالش |
شستشویی کن و آنگه بخرابات خرام |
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
و آنکه این کار ندانست در انکار بماند |
دائم گل این بستان شاداب نمی ماند |
اکنون ساعت 08:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)