سره مردا چه پشيمان شده اي گردن نه كه درين خوردن سيلي سره ابليسي |
يکي گرز پولاد بر مغز خورد
کسي گفت صندل بمالش به درد |
درد عشقي كشيده ام كه مپرس |
ساعد آن به که بپوشي تو چو از بهر نگار
دست در خون دل پرهنران ميداري |
یکرنگی و بوی تازه ازعشق بگیر
پر سوز ترین گدازه از عشق بگیر در هر نفسی که می تپی ای دل من یادت نرود اجازه از عشق بگیر. |
رشته صبرم به مقراض غمت ببريده شد
همچنان در آتش مهر تو خندانم چوشمع |
عاشقان زمره ارباب امانت باشند
لاجرم چشم گهربار همان است که بود |
دود آه سينه نالان من
سوخت اين افسردگان خام را |
اي بنده بدانكه خواجه شرق اينست از ابر گهر بار ازل برق اينست |
تا درد رسید چشم خونخوار ترا
خواهم که کشد جان من آزار ترا |
اکنون ساعت 08:46 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)