تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی |
یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را |
ای که گفتی دیده از دیدار بت رویان بدوز
هر چه گویی چاره دانم کرد جز تقدیر را |
ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی
تا مدعی نماندی مجنون مبتلا را |
اول نظر که چاه زنخدان بدیدمش
گویی دراوفتاد دل از دست من به چاه |
همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسیده ام که مپرس |
سرم از خدای خواهد که به پایش اندرافتد که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی |
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور |
روز برآمد بلند ای پسر هوشمند گرم ببود آفتاب خیمه به رویش ببند |
دگر ره چرخ لعبت باز دستي
به بازي برد با لعبت پرستي |
اکنون ساعت 06:25 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)